اصل منحنی دوم رشد ساده است و برای یک شخص، محصول و یا یک تجارت قابل اجرا است.
فاطمه عرفاتی
منحنی دوم رشد
زندگی شروع می شود، برای شروع یک شیب را تجربه می کنیم چون زنده ماندن در ابتدا یک مبارزه است، بعد از آن به عنوان انسان دوره نسبتاً طولانی وابستگی و یادگیری قبل از رشد را داریم و ما به بلوغ می رسیم و ممکن است در سفرمان قبل از آن که ناگریز سقوط کنیم موفقیت را تجربه کنیم. در نهایت نوبت به همه ی ما میرسد اما با توجه به منحنی دوم ما مجبور نیستیم این سقوط زود هنگام را بپذیریم.
منحنی دوم هندی پیشنهاد می کند وقتی احساس راحتی می کنیم باید شروع به طراحی منحنی رشد بعدی کنیم و به این معنی است که چه کسی واقعاً احساس میکند که به اوج رسیده است و باید منتظر افول اجتناب ناپذیر باشد؟
هیچ یک از ما به این واقعیت که موفقیت جنبه منفی دارد فکر نمی کنیم!
وقتی به اوج خواسته ای که داریم نزدیک می شویم احساس آسودگی می کنیم و تمایلی به ایجاد یک تغییر جدید نداریم و به این فکر می کنیم که چرا با امتحان کردن چیزی خطرناک و در نتیجه تجربه ناخوشایند ناراحتی، موقعیت بودن در این مکان رو به خطر بندازیم؟ بعد منفی موفقیت این است که مدلی را ایجاد می کند که ما از آن پیروی می کنیم و ما را انعطاف ناپذیر می کند و بنابراین احتمال رشد مجدد را کاهش می دهد.
زمانی که کسب و کارها فراتر از مرحله راه اندازی رشد می کنند، مشکلات نادیده شروع به نمایان شدن می کنند. جامعه متخصصان را دوست دارد. در واقع، هرکسی که در یک حرفه ای کار کرده باشد، در یک شغل خاص عالی باشد و یا در صدر صنعت خود باقی بماند یک متخصص در نظر گرفته می شود که با توجه به تغییرات دائمی که امروزه وجود دارد همیشه و برای همه مفید نیست چون یک راحتی نسبی برای متخصص به وجود می آورد.
اما متخصصان در زمینه کار آفرینی کمتر مفید هستند. اگر شما کارآفرینی هستید که به یک متخصص تبدیل شده است، پس کارآفرین بودن را متوقف کنید!! چون متخصصان تمایل دارند اشتباهی انجام ندهند. در مقابل، کارآفرینان اشتباه می کنند، نه عمدا، بلکه به عنوان محصول اجتناب ناپذیر تلاش برای ایجاد ارزش جدید. راه اندازی چیزی جدید هم به خلاقیت و هم به ریسک نیاز دارد.
خلاق بودن ممکن است ایده ای را آشکار کند که شاید اشتباه باشد و این خطر ممکن است منجر به شکست شود. فرهنگ آموزشی و جامعه ما به طور کلی به سادگی اجازه نمی دهد متخصصان اشتباه کنند. وقتی فردی به خاطر درست انجام دادن کارش و موفقیتش مورد تشویق قرار می گیرد، انفجاری از ماده شیمیایی، دوپامین، به مغز تزریق می شود و این باعث می شود فرد احساس واقعا خوبی داشته باشد و بعد از آن بیشتر هوس دوپامین می کنیم و همچنان هوس این اصلاح و اعتبار بخشیدن به وجود خود را داریم. متخصص با اشتیاق ضربه دوپامین و دفاع از وضعیت موجود، سپس با بازخوانی و تکیه بر موفقیت های گذشته برای تأیید مجدد و توجیه رفتار آینده وارد چرخه ای از تکرار می شود.