مدیریت منابع انسانی

ارتباط میان ارتقای شغلی، مهارت و روابط افراد

ارتقای شغلی

خلاصه: اغلب اوقات، افراد در اوایل کار خود هنگام رقابت جهت ایجاد فرصت‌هایی برای رشد در شرکت‌ها با موانعی برخورد می‌کنند.به احتمال زیاد آن‌ها بیش از حد بر مهارت‌های خود تمرکز کرده‌اند و نه بر روابط خود در محل کار.

این پنج نکته برای تقویت روابط می‌تواند به کسانی که در تلاش برای پیشرفت شغلی هستند کمک کند تا به مدیریت نشان دهند که برای ارتقاء آماده هستند.

آیا تا به حال به شما گفته شده است، علیرغم رسیدن به اهداف عملکردی یا حتی موفقیت، برای ارتقاء شغلی آماده نیستید؟

بسیاری از ما به نقطه‌ای در حرفه‌ی خود می‌رسیم که در آن تأکیدی که بر دستیابی به اهداف داشته‌ایم، پاداش‌های یکسانی را بر نمی‌گرداند. ما از یک خط نامرئی عبور کرده‌ایم و معمولاً تا زمانی که عواقبی نداشته باشد، آن را نمی‌دانیم.

پس از بیش از 20 سال به عنوان مدیر اجرایی Fortune Global 50 و مربی C-Suite، می‌توانم به شما بگویم که این نوع بازخورد اغلب به این معنی است که شما زمان زیادی را صرف ساختن مهارت‌های خود کرده‌اید و زمان کافی برای ایجاد روابط ندارید.

چه کاری می‌توانید انجام دهید تا خود را برای موفقیت آماده کنید؟ در اینجا پنج اقدامی وجود دارد که می‌توانید در حال حاضر و در طول حرفه خود انجام دهید تا روابط خود را تقویت کرده و در مسیر ارتقاء قرار دهید.

1) بدانید چه چیزی موجب بهبود وضعیت شغلی شماست

برای اینکه برای ارتقا در نظر گرفته شود، مدیریت ارشد باید ببیند که شما می‌توانید به خوبی با دیگران کار کنید. از این گذشته، شرکت‌ها از طریق تلاش فردی موفق نمی‌شوند، آنها از طریق رهبری جمعی به نتایج می‌رسند.

این احتمال وجود دارد که روشی که در کار خود پیش می‌روید چیز خاصی باشد. شاید شما استراتژیک‌تر از سایر اعضای تیم خود فکر می‌کنید، روندها را می‌بینید و اطلاعات به ظاهر نامرتبط را به هم متصل می‌کنید. یا شاید شما یک ارتباط‌دهنده واضح هستید و آنچه را که باید گفته شود به گونه‌ای می‌گویید که اطمینان حاصل شود که همه آن را می‌شنوند و اقدام می‌کنند.

برای تشخیص اینکه چه چیزی شما را متمایز می‌کند، از خود بپرسید: در چه موضوعی شناخته شده‌اید؟ مردم اغلب برای حل چه نوع مشکلاتی به شما مراجعه می‌کنند؟ از این مهارت استفاده کنید و راهی دوستانه برای به اشتراک گذاشتن آن با دیگران برای ایجاد روابط و افزودن ارزش به تیم پیدا کنید. برای مثال، اگر در ارائه‌ها مهارت دارید، پیشنهاد دهید قبل از جلسه بزرگ بعدی، در مورد عملکرد خشک همکار خود بازخورد ارائه کنید.

اگر بتوانید همین حالا این توانایی را به نمایش بگذارید، مدیریت، راحت‌تر شما را در نقشی با مسئولیت بیشتر در نظر می‌گیرد.

2) بدانید که دیگران چگونه شما را می بینند و دیدگاه خود را از “من” به “ما” تغییر دهید.

همانطور که در حرفه خود رشد می‌کنید، فرصت‌هایی برای دریافت بازخورد در مورد نحوه نشان دادن خود به دیگران پیدا کنید. این به شما کمک می‌کند تا از رفتارهایی آگاه شوید که ممکن است اثربخشی شما را کاهش دهند و از نقاط کور خودآگاهی که می‌تواند پیشرفت شغلی شما را کندتر کند، اجتناب کنید.

بیایید مشتری قبلی من، آرون را مرور کنیم، که رئیسش به او گفته بود علیرغم اینکه به طور مداوم از اهدافش فراتر رفته است، «فقط آماده ترفیع نیست»!!

وقتی با همکارانش مصاحبه کردم، متوجه شدم که آرون برای ارتقای دو سطح بالاتر در سازمانش توسط یک مدیر اجرایی که معتقد بود آرون «بازیکن تیم نبود» به دلیل شیوه‌ای که او یک تغییر را رهبری می‌کرد، کنار گذاشته شده بود. به آرون رهبری یک تیم بسیار کارآمد و کم کار با مأموریت «رفع آن» واگذار شده بود و او مانند یک غلتک بخار مشغول به کار شد، عملیات مهندسی مجدد را انجام داد و با موفقیت به اهداف خود رسید. اما موفقیت او به قیمت ترک چندین کارمند قدیمی و ضربه زدن به شهرت هارون در راه خروج تمام شد. مدیر اجرایی که قدرت ارتقای هارون را داشت، اکنون او را به عنوان یک “گرگ تنها” می‌دانست.

بعد از اینکه آرون و من با هم در مورد چگونگی دستیابی او به اهداف کار کردیم، او اکنون تیمش را در برنامه ریزی استراتژی مشارکت می‌دهد، بیشتر گوش می‌دهد و کمتر صحبت می کند و مدیر ارشد متوجه تغییر او از «من» به «ما» شده است.

3) دیگران را راهنمایی کنید تا مهارت‌های رهبری شما را توسعه دهند.

همانطور که جک ولش بزرگ می‌گوید: «پیش از اینکه یک رهبر باشید، موفقیت به رشد خودتان بستگی دارد. وقتی شما یک رهبر می‌شوید، موفقیت شما به رشد دیگران بستگی دارد.»

ممکن است هنوز تیمی را مدیریت نکرده باشید، اما اولین فرصت‌های شما برای رهبری دیگران می‌تواند از داوطلب شدن باشد. زمانی که به دیگران آموزش می‌دهیم بهتر یاد می‌گیریم.

یک راه آسان برای انجام این کار: با فردی خارج از واحد تجاری خود تماس بگیرید که از کمک شما استقبال می کند و متعهد می‌شود که یک ساعت در ماه یک بار به مدت یک سال با آن‌ها بگذرانید تا روی موضوعی که مطرح می‌کنند کار کنید. چند سال پیش، من مربی یک زن جوان بودم که باهوش بود  و به طرز بدی خجالتی بود. از یک واحد تجاری دیگر، او به عنوان یک معتمد امن به من نزدیک شد. او متوجه شد که عدم قاطعیت او بر توانایی او برای تأثیرگذاری و شنیده شدن تأثیر می گذارد. در طی یک جلسه ماهانه، ما یک برنامه عملیاتی با تغییرات رفتاری کوچک برای افزایش اعتماد به نفس و حضور اجرایی او طراحی کردیم که واقعاً در طول زمان عملی شد. او در نهایت ترفیع شد و من از دنبال کردن موفقیت‌های مستمر او لذت می‌برم.

یکی از فواید انجام این کار این است که وقتی به دیگران کمک می‎کنید، احساس خوبی خواهید داشت و آن‌ها به خاطر آن از شما تشکر خواهند کرد. من عاشق دریافت یادداشت‌هایی از اعضای تیم و همکاران قبلی در مورد کاری هستم که اکنون انجام می‌دهند و اینکه چگونه کار مشترک ما به آن‌ها کمک کرده است. این یکی از دلایلی است که من مربی اجرایی شدم.

4) یاد بگیرید چگونه با شخصیت‌هایی که برایتان مشکل است کار کنید

هر کدام از ما ترجیحاتی در سبک‌های کاری و ارتباطی داریم و معمولاً افرادی هستند که در کار با آن‌ها مشکل بیشتری نسبت به دیگران داریم. هرچه زودتر بتوانید ویژگی‌های شخصیتی خاصی را که برای شما چالش برانگیز است شناسایی کنید، زمان بیشتری برای توسعه استراتژی برای کار موثر با آن‌ها دارید.

این نکته بسیار مهم است زیرا تا زمانی که این کار را نکنید، تاریخ تکرار خواهد شد. صفات محرک دوباره در سایر همکاران ظاهر می‌شود. هنگامی که شما در رابطه با همه نوع همکاران مسئولیت‌پذیر هستید، اصطکاک را از بین می‌برید و ارتقای خود را برای مدیریت آسان می‌کنید.

همچنین به یاد داشته باشید که روابط در طول زمان تغییر می‌کنند. افراد بالغ می‌شوند، ارتقا می‌یابند و برای شرکت‌های دیگر کار می‌کنند. یک روز ممکن است متوجه شوید که به رقبای خود گزارش می‌دهید. یا ممکن است آن‌ها را ترک تا برای شرکت رویایی شما کار کنند. نگاه بلندتری داشته باشید و روی روابط خود سرمایه گذاری کنید، حتی آن‌هایی که به راحتی به دست نمی‌آیند.

5) در روابط کاری خود مرزهای سالمی تعیین کنید.

به راحتی می‌توانید در دام این باور بیفتید که ساعات اضافی باعث ارتقای شغلی شما می‌شود. با این حال، برای پیشرفت و به عهده گرفتن مسئولیت بیشتر، واقعاً این نیست که به همه چیز بله بگویید. بلکه بدانید به کدام چیزها نه بگویید. عاقل و دیپلماتیک باشید و تفویض اختیار را بیاموزید.

برخی از چیزهایی که باید به آن‌ها بله بگویید: داوطلب شدن برای گروه‌های وظیفه متقابل و فرصت‌های دیگر برای گسترش شبکه، یادگیری مهارت‌های جدید خارج از منطقه آسایش و جلب حمایت سایر مدیران خارج از خط گزارش مستقیم خود است.

پروژه هایی را هدف گذاری کنید که درآمدزا یا استراتژیک هستند، مانند پروژه‌هایی که کارایی و خروجی سازمان شما را افزایش می‌دهند. از موارد صرفاً اجتماعی (مانند مهمانی اداری) یا آن‌هایی که فاقد حمایت لازم برای شروع کار هستند، اجتناب کنید. مهارت‌های دیپلماتیک “نه” خود را زودتر شروع کنید. فقط به این دلیل که ممکن است از نظر ارشدیت کوچکتر باشید به این معنی نیست که باید هر کاری را که برایتان پیش می‌آید به عهده بگیرید.

هنگامی که به طور مداوم به نتایج دست می‌یابید، ارتقای شما به روابط کاهش می‌یابد. اگر برای مدیریت روشن است که شما پیروانی را در بین همکاران خود جذب می‌کنید و از طریق دیگران به نتایجی دست می‌یابید، دفعه بعد که مدیران تمایل به ارتقای شغلی دارند قطعا روی شما حساب خواهند کرد.

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *