مدیریت منابع انسانی

نافرمانی در محل کار و نحوه رسیدگی به آن

نافرمانی در محل کار و نحوه رسیدگی به آن

در محل کار مدرن، که همکاری و احترام برای موفقیت و بهره‌وری ضروری است، نافرمانی (Insubordination)  به عنوان یک نیروی مخرب ظهور می‌کند که می‌تواند هر سازمانی را به چالش بکشد. این نوع رفتار، تعارض ایجاد می‌کند، جریان کار استاندارد را مختل می‌سازد و کار تیمی را به خطر می‌اندازد.

در حالی که درجاتی از فردگرایی و تفکر انتقادی در فرهنگ کار امروزی ارزشمند است، نافرمانی فراتر از اختلافات سالم بین تیم‌ها می‌رود. این می‌تواند به مشکلات و سردردهای بزرگ‌تری برای کارفرمایان و مدیران تبدیل شود.

این مقاله، نافرمانی و تأثیر آن در محل کار، انواع مختلف و مثال‌های نافرمانی، و نحوه رسیدگی به آن هنگام وقوع را تعریف خواهد کرد.

جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در دوره جامع مدیریت منابع انسانی سرآمد شرکت نمایید.

نافرمانی چیست؟

نافرمانی یک اقدام عمدی و خودسرانه است شامل سرپیچی، عدم اطاعت یا امتناع از پیروی از دستورات، فرامین یا اختیارات یک مدیر یا کارفرما در یک زمینه حرفه‌ای یا مرتبط با کار.

این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که کارمند دستورات کارفرمای خود را تأیید و درک می‌کند اما به طور صریح یا از طریق عدم انجام کار، از اجرای فرمان سر باز می‌زند.

به عنوان یک قاعده کلی، طبق انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM)، نافرمانی مستلزم سه چیز است:

  1. کارفرما دستور را صادر کند.
  2. کارمند دستور را تأیید کند (بفهمد).
  3. کارمند از اجرای دستور امتناع ورزد.

نافرمانی می‌تواند به شکل اعمال، کلمات یا نگرش‌هایی باشد که نشان‌دهنده فقدان احترام یا عدم تمکین است و به طور بالقوه منجر به اقدام انضباطی، عواقب دیگر یا حتی خاتمه همکاری می‌شود. سطح تحمل برای نافرمانی به شدت وضعیت و تکرار رفتار توسط کارمند بستگی دارد. یک امتناع آرام و یک‌باره احتمالاً پذیرفته می‌شود، در حالی که امتناع‌های مکرر و با صدای بلند منجر به تنبیه خواهد شد.

با این حال، به طور کلی محیط کار به گونه‌ای تنظیم نشده است که مدیران انتظار انطباق کامل با دستورالعمل‌های مدیریتی را داشته باشند. اغلب به کارمندان در سطح حرفه‌ای در مورد نحوه انجام کارشان آزادی عمل زیادی داده می‌شود. مدیران خوب می‌دانند که گزارش‌دهندگان مستقیم آن‌ها متخصصان کار خود هستند و برای انتقاد سازنده (Pushback) به کارمند تکیه می‌کنند.

تفاوت بین نافرمانی و انتقاد سازنده معمولاً در نحوه برخورد کارمند با موقعیت ایجاد می‌شود. اگر کارمندی دستورات مدیر را نادیده بگیرد و کار دیگری انجام دهد، این نافرمانی است. اما اگر کارمند با مدیر تماس بگیرد و توضیح دهد که چرا دستورالعمل‌های او ایده خوبی نیست، بحثی شکل بگیرد، و در نهایت به توافق برسند، این انتقاد سازنده است.

گاهی اوقات نافرمانی توسط قانون محافظت می‌شود. به عنوان مثال، در ایالات متحده یک اصل حقوقی به نام “اخراج ناروا در نقض سیاست عمومی” وجود دارد. کارمند هنگام امتناع از اجرای یک دستور غیرقانونی می‌تواند تحت حمایت قرار گیرد. در حالی که این عمل نافرمانی است، دادگاه‌ها طرف کارمند را می‌گیرند. همچنین حمایت از افشاگران (Whistleblower Protection) نیز گسترده است.

تأثیر نافرمانی در محل کار

نافرمانی کارمند بر روحیه محل کار تأثیر می‌گذارد. هنگامی که کارگری وظیفه محول شده توسط مدیر را تکمیل نمی‌کند، سایر اعضای تیم وظیفه رها شده را انجام خواهند داد که می‌تواند باعث استرس و کاهش انگیزه شود. این ممکن است به تلافی سایر اعضای تیم علیه همکار نافرمان یا الگوبرداری از همان رفتار نافرمانانه منجر شود. در هر صورت، این امر باعث ایجاد تعارض کلی در تیم می‌شود که می‌تواند تصویر نامطلوبی از مهارت‌های رهبری مدیر ارائه دهد.

همچنین می‌تواند منجر به ترک خدمت کارکنان (Employee Turnover) شود، زمانی که گزارش‌دهندگان مستقیم از ناتوانی مدیر خود در رسیدگی به نافرمانی در تیم ناراضی هستند.

نافرمانی همچنین می‌تواند پیامدهای مالی و قانونی بالقوه‌ای داشته باشد. کارمندانی که وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهند، بهره‌وری شرکت را کاهش می‌دهند. به عنوان مثال، آن‌ها می‌توانند با عدم برآورده کردن انتظارات مشتریان، خدمات مشتری نامطلوبی ارائه دهند که منجر به از دست دادن سود می‌شود.

مثال‌هایی از نافرمانی

اکنون که تعریف نافرمانی و تأثیر آن بر سازمان را مشخص کردیم، بیایید انواع مختلف و مثال‌هایی از نافرمانی را بررسی کنیم تا به شما کمک کنیم تشخیص دهید آیا این رفتار در محل کار شما رخ می‌دهد یا خیر.

نافرمانی کلامی (Verbal Insubordination)

نافرمانی کلامی استفاده از زبان بی‌احترامی یا توهین‌آمیز نسبت به یک مدیر یا همکار است. این شامل ابراز نافرمانی، به چالش کشیدن اختیارات، یا تضعیف سلسله مراتب رسمی از طریق کلمات بیان شده است.

مثال‌ها:

  • امتناع مستقیم: سرپرست از کارمند می‌خواهد کاری را انجام دهد، و کارمند پاسخ می‌دهد: “من این کار را انجام نخواهم داد.”
  • زبان توهین‌آمیز و/یا سوء استفاده‌آمیز: اگر کارمند در بیان مخالفت یا نارضایتی خود از کلمات رکیک استفاده کند یا نظرات تحقیرآمیز در مورد قومیت یا جنسیت سرپرست خود بیان کند.
  • اظهارات توهین‌آمیز: اگر کارمند به پیشنهاد مدیر پاسخ دهد: “این احمقانه‌ترین ایده‌ای است که تا به حال شنیده‌ام. آیا اصلاً صلاحیت مدیریت دارید؟”
  • سرپیچی آشکار: استفاده از جملاتی مانند: “شما هیچ ایده‌ای ندارید که دارید چه‌کار می‌کنید،” یا “سیاست‌های این شرکت یک شوخی است و من از پیروی از آن‌ها خودداری می‌کنم.”
  • طعنه و تمسخر: پاسخ به درخواست سرپرست با لحنی طعنه‌آمیز و گفتن: “حتماً، الان انجامش می‌دهم. انگار کار مهم‌تری ندارم.”

عدم اطاعت از دستورات مستقیم (Disobeying Direct Orders)

قصور عمدی در پیروی از دستورالعمل‌های داده شده توسط یک سرپرست، عدم اطاعت از دستورات مستقیم تلقی می‌شود.

مثال‌ها:

شکست در تکمیل وظایف محول شده: اگر به کارمندی به طور خاص دستور داده شود که گزارشی را تا ضرب‌الاجل معینی آماده کند اما بدون ارائه هیچ توضیح یا توجیهی این کار را انجام ندهد.

نادیده گرفتن رویه‌های ایمنی: اگر کارمندی علی‌رغم دستورالعمل‌های صریح سرپرست خود، از استفاده از کلاه ایمنی در محل ساخت و ساز امتناع ورزد.

نقض سیاست‌های شرکت: استفاده از دستگاه‌های شخصی در ساعات کاری با وجود سیاست صریح ممنوعیت آن یا دسترسی به وب‌سایت‌های غیرمجاز در رایانه‌های شرکت.

نادیده گرفتن سلسله مراتب: کارمندی به جای سرپرست مستقیم خود، از فردی با مقام بالاتر تأییدیه بخواهد و بدین ترتیب سلسله مراتب مناسب را نادیده بگیرد.

تضعیف اختیارات (Undermining Authority)

تضعیف اختیارات به اعمال یا رفتارهایی اشاره دارد که به طور عمدی قدرت، اعتبار یا اثربخشی یک مدیر را *ضعیف یا به چالش* می‌کشند.

مثال‌ها:

  • شایعه‌پراکنی و غیبت: پخش شایعات در مورد زندگی شخصی، صلاحیت حرفه‌ای مدیر، یا درگیر شدن در غیبت‌های مخرب.
  • بی‌اعتبار کردن یا تحقیر علنی:به چالش کشیدن علنی تصمیمات یا صلاحیت سرپرست در مقابل دیگران، تمسخر آن‌ها، یا تلاش عمدی برای احمق جلوه دادن آن‌ها.
  • تأخیر یا نادیده گرفتن عمدی: به تأخیر انداختن عمدی یا نادیده گرفتن درخواست‌های مدیر، امتناع از انجام وظایف، یا تفسیر نادرست عمدی دستورالعمل‌های آن‌ها.
  • تضعیف ارتباطات: پنهان کردن اطلاعات مهم، پخش اطلاعات نادرست، یا ایجاد موانعی که مانع از جریان ارتباطات و تصمیم‌گیری می‌شود.
  • ائتلاف‌سازی یا دسته‌بندی: همسویی کارمند نافرمان با دیگرانی که دیدگاه‌های منفی نسبت به مدیر دارند و ایجاد محیطی تفرقه‌افکن و از بین بردن نفوذ مدیر.
  • تضعیف در جلسات: قطع کردن مداوم صحبت مدیر در طول جلسات، به چالش کشیدن ایده‌های آن‌ها بدون دلایل موجه، یا انحصار بحث برای پرت کردن حواس از دستور کار یا تضعیف رهبری آن‌ها.
  • دریغ کردن از حمایت یا همکاری: پنهان کردن منابع، به تأخیر انداختن پاسخ به پیام‌های مدیر، یا خرابکاری در تلاش‌های آن‌ها.

امتناع از انجام وظایف محول شده (Refusal to Perform Assigned Tasks)

این به معنای خودداری یا رد عمدی انجام وظایف یا مسئولیت‌هایی است که توسط یک سرپرست محول شده است.

مثال‌ها:

  • امتناع قاطع: اگر از کارمندی خواسته شود یک ارائه برای جلسه آینده آماده کند اما با یک امتناع روشن پاسخ دهد، مانند “من این کار را انجام نخواهم داد. این مسئولیت من نیست.”
  • مقاومت انفعالی: اولویت‌بندی مداوم وظایف کم‌اهمیت‌تر یا کار کردن عمدی با سرعتی آهسته برای اجتناب از تکمیل وظیفه محول شده در چارچوب زمانی مورد نیاز.
  • رفتار اجتنابی:کارمند به سرپرست خود می‌گوید “بله، البته” اما وظیفه محول شده را تکمیل نمی‌کند. این زمانی رخ می‌دهد که آن‌ها می‌توانند کار را انجام دهند اما انتخاب می‌کنند که انجام ندهند.
  • تغییر مسیر مسئولیت‌ها: کارمند ممکن است سعی کند وظایف خود را به همکاران محول کند یا تلاش کند بدون توجیه معتبر، مسئولیت را به شخص دیگری منتقل کند.

نافرمانی فاحش (Gross Insubordination)

نافرمانی فاحش شامل اعمال شدید و آشکار نافرمانی است که نشان‌دهنده بی‌اعتنایی کامل به اختیارات است. این شامل رفتارهای شدید و بسیار نامناسبی است که هنجارهای حرفه‌ای را نقض می‌کند و می‌تواند عواقب جدی برای فرد و سازمان داشته باشد.

این نوع نافرمانی جدی به عنوان سوء رفتار فاحش تلقی می‌شود. کارمند ممکن است فوراً مورد اقدام انضباطی، از جمله اخراج از کار قرار گیرد.

مثال‌ها:

  • تهدید به خشونت: درگیری‌های فیزیکی، تهدیدهای کلامی یا تاکتیک‌های ارعاب که محیط کاری خصمانه و ناایمن ایجاد می‌کنند.
  • توهین یا افترا علنی: استفاده از زبان تحقیرآمیز، پخش اطلاعات نادرست، یا آسیب رساندن به شهرت سازمان یا سرپرست از طریق نیت مخرب.
  • امتناع از پیروی از دستورات مستقیم در مقابل دیگران: کارمندی به طور آشکار و عمدی از پیروی از دستورات مستقیم سرپرست خود، به ویژه در مقابل سایر کارمندان، خودداری می‌کند تا اقتدار را تضعیف کند.
  • خرابکاری در کار یا پروژه‌ها:ارائه عمدی اطلاعات نادرست، دستکاری داده‌ها، یا به خطر انداختن عمدی کیفیت کار برای تضعیف موفقیت یک پروژه.
  • رفتار نافرمانانه در شرایط بحرانی: در طول فوریت‌ها یا ضرب‌الاجل‌های مهم، کارمندی به طور عمدی پروتکل‌ها را نادیده بگیرد، از دستورات مستقیم سرپیچی کند، یا موقعیت را از طریق عدم تمکین عمدی به خطر اندازد.
  • تحریک به شورش یا اختلال سازمانی:گسترش نارضایتی، تشویق دیگران به سرپیچی از اختیارات، یا سازماندهی اقدامات مقاومت جمعی.

علل نافرمانی

رفتار نافرمانانه در خلاء رخ نمی‌دهد. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا کارمندان انتخاب می‌کنند اینگونه رفتار کنند:

  • سوء ارتباط (Miscommunication)

سوء ارتباط زمانی رخ می‌دهد که دستورالعمل‌ها مبهم باشند، انتظارات به درستی درک نشده باشند، کانال‌های ارتباطی ناکارآمد باشند، یا بازخورد به اشتباه تفسیر شود. این می‌تواند منجر به سردرگمی، ناامیدی و در نهایت نافرمانی شود.

  • عدم احترام در محل کار (Lack of Respect in the Workplace)

بر اساس دانشگاه آبرن، نافرمانی کارمند اغلب واکنشی به سرپرستان آزاردهنده یا ناکارآمد است. هنگامی که کارمندان احساس نمی‌کنند مورد احترام و ارزش قرار گرفته‌اند، این امر می‌تواند منجر به رنجش و نارضایتی شود. اگر آن‌ها مدیران خود را فاقد قدردانی از کارشان بدانند یا احساس کنند بازخوردشان نادیده گرفته می‌شود، ممکن است نگرش منفی نسبت به اختیارات پیدا کنند.

  • مخالفت با سیاست‌ها یا تصمیمات شرکت (Disagreement with Company Policies or Decisions)

هنگامی که کارمندان به شدت با سیاست‌ها یا تصمیمات خاصی مخالف هستند، می‌تواند منجر به عدم انطباق و امتناع از پیروی از دستورالعمل‌ها شود. اگر ارزش‌های شخصی یا اصول اخلاقی کارمندان با برخی سیاست‌های کاری که نسبت به گروه خاصی از کارکنان تبعیض‌آمیز است، در تضاد باشد، ممکن است تصمیم بگیرند از آن سیاست‌ها سرپیچی کنند یا آن‌ها را به چالش بکشند.

  • مسائل شخصی و استرس خارج از کار (Personal Issues and Stress outside of Work)

استرس می‌تواند فرد را به رفتار نافرمانانه سوق دهد. این استرس می‌تواند شخصی باشد، مانند بیماری در خانواده یا مشکلات مالی. این مسائل می‌تواند افراد را تا حدی تحت فشار قرار دهد که کار آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. حتی اگر با همکاران و مدیران خود مشکلی نداشته باشند، ممکن است برای تسکین استرس شخصی خود به رفتار نافرمانانه روی آورند.

نحوه رسیدگی به نافرمانی در محل کار

خوشبختانه، راه‌حل‌هایی برای پیشگیری و حل نافرمانی در محل کار، قبل یا هنگام وقوع، در سازمان شما وجود دارد. در اینجا مراحلی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید:

۱. درک خوبی از حقوق کارمند پیدا کنید

در برخی موقعیت‌ها، اقدامات کارمند که معمولاً نافرمانی تلقی می‌شوند، توسط قانون حمایت می‌شوند. برای مثال، قانون ملی روابط کار (NLRA) بیان می‌کند که کارمندان حق دارند در فعالیت‌های هماهنگ شده و محافظت شده، مانند بحث در مورد شرایط کار یا حمایت از تغییرات، بدون ترس از تلافی کارفرمایان، مشارکت کنند.

آشنایی با قوانین و مقررات مرتبط به متخصصان منابع انسانی کمک می‌کند تا موقعیت‌های دشوار روابط کارمندی را با دقت، حرفه‌ای‌گری و به شیوه‌ای مطابق با قانون مدیریت کنند.

۲. بر پیشگیری از نافرمانی تمرکز کنید

ایجاد روابط قوی با کارمندان بهترین راه برای جلوگیری از نافرمانی است. این می‌تواند شامل تعیین مرزهای واضح، ایجاد یک فرهنگ احترام و کار تیمی، گوش دادن به کارمندان، رسیدگی منظم به نگرانی‌ها و شکایات آن‌ها، و مدیریت مؤثر تعارض و کاهش تنش‌ها باشد.

منابع انسانی باید انواع رفتارهایی که ممکن است منجر به اقدام انضباطی شود را به صورت کتبی به وضوح تعریف کند. همچنین ضروری است نوع اقداماتی که کارمندان باید پس از حوادث مختلف نافرمانی انتظار داشته باشند، مشخص شود. این کار نه تنها رسیدگی منصفانه به مسائل سوء رفتار کارمندان را تضمین می‌کند، بلکه می‌تواند به طور کلی از نافرمانی نیز جلوگیری کند.

۳. مدیران را در مورد پیشگیری و رسیدگی به نافرمانی آموزش دهید

منابع انسانی باید به مدیران و سرپرستان آموزش دهد که چگونه از نافرمانی در محل کار جلوگیری کرده و به آن رسیدگی کنند. آموزش باید شامل نحوه توسعه ارتباطات واضح برای جلوگیری از سوء تفاهم، نحوه رفتار منصفانه با کارمندان، و نحوه اجتناب از پاسخ با خشم و خصومت باشد. همچنین باید در مورد فرآیندهایی که هنگام وقوع نافرمانی باید دنبال کنند، آموزش ببینند.

۴. حوادث نافرمانی را نادیده نگیرید

نادیده گرفتن نافرمانی منجر به نافرمانی بیشتر می‌شود. حتی اگر خفیف باشد، رها کردن آن مثالی می‌زند که دستورالعمل‌های سرپرست فقط پیشنهاد هستند نه قانون. این به معنای مدیریت ذره‌بینی (Micro-manage) نیست، اما وقتی مدیر دستورالعمل‌های صریح داده و کارمندی از آن‌ها پیروی نمی‌کند، باید به آن اشاره شود. به ویژه اگر این نافرمانی فاحش یا رفتار تکراری باشد، مدیران باید آن را گزارش دهند تا اقدامات لازم انجام شود.

۵. از همه قوانین و استانداردهای اخلاقی پیروی کنید

رسیدگی به نافرمانی نیازمند این است که سازمان‌ها نه تنها انطباق با قوانین و مقررات را اجرا کنند، بلکه به استانداردهای اخلاقی نیز پایبند باشند. کسب‌وکارها باید سیاست‌ها و دستورالعمل‌های روشنی را وضع کرده و آن‌ها را به صورت منصفانه و مداوم اعمال کنند. از همه مهم‌تر، مدیران باید رفتار اخلاقی را از خود نشان دهند تا فرهنگی از احترام را ترویج دهند.

۶. تحقیقات را انجام دهید

رسیدگی به نافرمانی کارمند به شیوه‌ای منصفانه و شفاف همچنین شامل انجام یک تحقیق کامل است. این به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا حقایق را جمع‌آوری کرده و وضعیت را به صورت عینی ارزیابی کنند تا اقدامات مناسبی اتخاذ شود. برای اطمینان از تحلیل منصفانه و بی‌طرفانه موقعیت، باید به همه طرف‌های درگیر فرصت داده شود تا دیدگاه خود را ارائه دهند.

۷. حوادث را مستند کنید

در حالی که مدیران اغلب تخلفات کوچک را ثبت نمی‌کنند، این کار شما را در معرض شکست قرار می‌دهد. موارد جدی نافرمانی در محل کار می‌تواند منجر به اخراج شود. هر اخراجی به یک ردیابی سوابق نیاز دارد – که در دادگاه نیز از شما محافظت خواهد کرد. رفتار را مستند کنید، از شاهدان درخواست بیانیه کنید و همه چیز را در پرونده مناسب نگه دارید. مدیران باید برای راهنمایی با منابع انسانی مشورت کنند.

۸. اقدام انضباطی را انجام دهید

بسته به شدت حادثه نافرمانی و اینکه آیا قبلاً اتفاق افتاده است یا خیر، باید سیاست اقدام انضباطی شرکت خود را اعمال کنید. سازمان‌ها معمولاً با *انضباط تدریجی (Progressive Discipline) کار می‌کنند که شامل یک سری اقدامات انضباطی تشدیدشونده برای رسیدگی به سوء رفتار کارمند است:

  • مذاکره دوستانه و حل مسئله غیررسمی
  • تذکر شفاهی
  • تذکر کتبی
  • تعلیق
  • خاتمه همکاری

الگوی نامه تذکر نافرمانی

هنگامی که نافرمانی در محل کار را مدیریت می‌کنید، ممکن است لازم باشد یک اخطار کتبی یا نامه تذکر برای کارمند نافرمان صادر کنید. در زیر یک نمونه نامه تذکر نافرمانی وجود دارد که می‌توانید از آن به عنوان پایه استفاده کنید:

موضوع: اخطار نافرمانی

گیرنده: [نام کارمند]

با نگارش این نامه، ما به یک موضوع جدی در مورد رفتار اخیر شما که آن را نافرمانی می‌دانیم، رسیدگی می‌کنیم.

به اطلاع ما رسیده است که در تاریخ [تاریخ]، در طول یک جلسه تیمی، شما آشکارا از یک دستور مستقیم صادر شده توسط سرپرست خود، [نام سرپرست]، سرپیچی کرده‌اید. چنین رفتار نافرمانانه‌ای، اقتدار سرپرست شما را تضعیف می‌کند و مغایر با سیاست‌ها و انتظارات شرکت ما است.

حادثه خاصی که منجر به این اخطار نافرمانی شد به شرح زیر است: در طول جلسه تیمی که در تاریخ [تاریخ] برگزار شد، سرپرست شما دستورالعمل‌های واضحی را به کل تیم در مورد تکمیل یک پروژه حیاتی ارائه داد. با وجود دستور صریح سرپرست شما، شما آشکارا آن را به چالش کشیدید و از انجام وظایف محول شده خودداری کردید. این رفتار نه تنها اقتدار سرپرست شما را نادیده می‌گیرد، بلکه عملکرد روان تیم را نیز مختل می‌کند.

این اخطار نافرمانی به عنوان یک اعلامیه رسمی در مورد رفتار شما عمل می‌کند. ما انتظار بهبود فوری در رفتار شما و تعهد به اصلاح وضعیت را داریم. نافرمانی مستمر یا هرگونه نقض بیشتر سیاست‌های شرکت منجر به اقدامات انضباطی بیشتر، از جمله خاتمه همکاری خواهد شد.

ما قویاً از شما می‌خواهیم که در این اخطار تأمل کرده و گام‌های لازم را برای اصلاح رفتار خود بردارید. اگر هرگونه نگرانی یا نیاز به توضیح بیشتر دارید، از شما می‌خواهیم یک جلسه با سرپرست خود یا با بخش منابع انسانی ترتیب دهید.

ما به پتانسیل شما به عنوان یک کارمند باور داریم و امیدواریم این اخطار به عنوان یک نقطه عطف برای رشد مثبت و بهبود رفتار حرفه‌ای عمل کند.

با احترام،

[نام نماینده بخش منابع انسانی]

[عنوان شغلی نماینده بخش منابع انسانی]

نافرمانی در محل کار یک واقعیت ناخوشایند است که سازمان‌ها ممکن است با آن روبرو شوند. در حالی که نمی‌توان آن را به طور کامل حذف کرد، اقدامات پیشگیرانه‌ای وجود دارد که می‌تواند تا حد زیادی از رفتار نافرمانانه جلوگیری کند. ایجاد مرزهای واضح و ترویج کانال‌های ارتباطی باز برای جلوگیری از نافرمانی حیاتی است. با این حال، اگر باز هم رخ داد، ضروری است که اقدام مناسبی صورت گیرد، که شامل شناسایی رفتار خاص، اعمال اقدامات مربوطه، حفظ مستندسازی، انجام تحقیق، و اطمینان از انصاف در کل فرآیند است.

سؤالات متداول (FAQ)

نافرمانی شامل استفاده از زبان بی‌احترامی نسبت به مدیر، سرپیچی یا امتناع از انجام دستورات مستقیم سرپرست، به چالش کشیدن تحقیرآمیز اقتدار مدیر در جمع، خرابکاری در کار یا پروژه‌ها، و تحریک به شورش یا خشونت است.

نافرمانی فقط در جهت عمودی اعمال می‌شود، مانند امتناع کارمند رده پایین‌تر از دستورات کارمند ارشد. در حالی که بی‌احترامی می‌تواند به صورت عمودی یا افقی (بین همکاران با رتبه مشابه) رخ دهد. به طور کلی، بی‌احترامی لزوماً نباید با توهین به فردی در موقعیت قدرت مرتبط باشد.

بحث و جدل با مدیر توسط یک کارمند گزارش‌دهنده مستقیم، در صورتی که به صورت محترمانه و حرفه‌ای انجام شود، نافرمانی محسوب نمی‌شود. برای مثال، کارمند ممکن است نظر خود را متفاوت از مدیر بیان کند تا دیدگاهی منحصربه‌فرد ارائه دهد یا بازخورد سازنده بدهد. با این حال، زمانی که کارمند به صورت تهاجمی با مدیر مقابله کند و عمداً از دستور مدیر سرپیچی کند، نافرمانی تلقی می‌شود.

به این پست امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *