ساده سازی شغل (Job simplification) که به آن ساده سازی کار (work simplification) نیز گفته میشود، یک مداخله در طراحی شغل است. در این مقاله، ما به سادهسازی کار نگاه دقیقتری میاندازیم، تعریفی ارائه میدهیم و تعدادی از بهترین شیوهها را برای انجام صحیح آن لیست میکنیم.
جهت دریافت مشاوره طبقه بندی مشاغل کلیک کنید.
ساده سازی کار (work simplification) چیست؟
ساده سازی کار یا شغل، فرآیند حذف وظایف از نقشهای موجود به منظور متمرکزتر کردن آنها است. هدف از ساده سازی کار، توسعه روشهای کاری بهبودیافتهای است که خروجی را به حداکثر رسانده و در عین حال هزینهها را به حداقل برساند.
بیایید نگاهی به یک مثال از سادهسازی شغل در عمل بیندازیم.
امی در پذیرش یک شرکت با رشد سریع کار میکند. نقش او شامل رسیدگی به امور اداری، مراقبت از کارهای دفتری و پذیرایی از مهمانان است. امی کارش را دوست داشت. با این حال، وقتی شرکت در یک دوره دو ساله از 50 نفر به 150 نفر افزایش یافت، او شروع به از دست دادن تمرکز روی کارهای اداری خود کرد و علائم فرسودگی شغلی را نشان داد. در طول این دوره دو ساله، مسئولیتهای امی ثابت ماند اما گروه افرادی که او باید از آنها مراقبت میکرد، 300% افزایش یافت!
مدیر او سپس با او صحبت کرد و پرسید که کدام بخشهای نقش خود را بیشتر دوست دارد. امی کارهای دفتری و پذیرایی از مهمانان را دوست داشت، اما وظایف اداری برای او بیش از حد شده بود. سپس شرکت تصمیم گرفت یک کارمند جدید با عنوان مدیر دفتر ایجاد کند که به طور خاص به این وظایف اداری اختصاص یابد. مسئولیتهای امی به دو فعالیت دیگر کاهش یافت.
ساده سازی شغل
ساده سازی کار توسط فردریک تیلور رایج شد. او معتقد بود که مشاغل پیچیده باید به اجزای سادهتر تقسیم شوند. اینها وظایف کوچکی هستند که یادگیری و اجرای آنها نسبتاً آسان است. مزیت آن این است که سطح مهارت کمی لازم است، برای سازمان ارزانتر است و به دلیل تخصصیسازی خطای کمتری وجود دارد.
در رویکرد تیلور، کارگران در حوزه خاص خود متخصص میشوند. این رویکرد ابتدا توسط هنری فورد پیادهسازی شد، که توانست خودروها را با نرخی بسیار ارزانتر از هر یک از رقبای خود به تولید انبوه برساند.
یکی دیگر از مزایای این رویکرد برای کارفرما این است که جایگزینی کارکنان آسانتر است، زیرا آنها بسیار متخصص هستند و مهارتهای آنها به راحتی قابل یادگیری است. بنابراین، کارکنان چرخدندههای قابل تعویض در ماشین تولید هستند. این رویکرد به عنوان رویکرد مهندسی شناخته میشد، زیرا خروجی (بهرهوری) معیار اصلی برای این انتخابهای طراحی بود.
به دلیل افزایش اتوماسیون و افزایش آگاهی در مورد شرایط کاری کارکنان، ساده سازی شغل از محبوبیت افتاد. به جای رویکرد مهندسی، رویکرد انگیزشی مورد حمایت قرار گرفت. این رویکرد بر روی انگیزشی کردن کارها تمرکز داشت – به ویژه برای کارکنان دانشورز.
صرف نظر از کاهش محبوبیت، ساده سازی شغل یکی از چهار روش کلیدی برای طراحی شغل باقی مانده است. علاوه بر این، میتوان استدلال کرد که ساده سازی شغل به عنوان یک تکنیک برای ساده سازی نقشها در عصری که مشاغل پیچیده میتوانند منجر به استرس و مشکلات سلامتی شوند، دوباره معرفی شود.
ساده سازی شغل یکی از چهار تکنیک طراحی شغل است که در کنار گسترش شغل (job enlargement)، غنیسازی شغل (job enrichment) و گردش شغلی (job rotation) ، بخش کلیدی توسعه سازمانی را تشکیل میدهد.
جهت شرکت در دوره طراحی شغل به صورت آنلاین، آفلاین و یا حضوری کلیک کنید.
تکنیک ساده سازی کار در 5 مرحله
رویکرد ساده سازی کار دارای پنج مرحله است و تفاوت چندانی با هر فرآیند بازطراحی شغل ندارد. شغل یا نقش ابتدا تجزیه و تحلیل میشود و سپس بر اساس تعدادی معیار بهینه میشود. مراحل سادهسازی شغل به شرح زیر است:
- انتخاب شغل یا فعالیتی که باید مورد مطالعه قرار گیرد. نقطه شروع خوب، فعالیتی است که زمانبر یا ناکارآمد است. ترجیحاً، این فعالیتی باشد که با آن آشنا هستید، در غیر این صورت، باید با افرادی که با این کار آشنا هستند مصاحبه کنید تا درک بهتری از فردی که آن را انجام میدهد، به دست آورید. این به درک فعالیت کمک میکند.
- جمعآوری دادهها و اطلاعات مربوط به شغل انتخاب شده. در اینجا اولویت، دریافت تمام حقایق و لیست کردن هر مرحله از انجام کار است.
- پرسشگری در مورد همه جنبههای انجام کار. در این مرحله، شما تمام مراحل و حقایق را بررسی میکنید و همه چیز را با پرسیدن “چرا، کجا، کی، چه کسی و چگونه” تجزیه و تحلیل میکنید. سپس، روشها و شرایط جایگزین را بررسی میکنید.
- توسعه بهبودهای احتمالی. در اینجا میتوانید از چهار معیار برای تمام وظایف مختلف استفاده کنید: حذف (Eliminate)، ترکیب (Combine)، بازآرایی (Rearrange) و سادهسازی (Simplify). هدف در اینجا آسانتر، ایمنتر یا مؤثرتر کردن کار است. در این مرحله، باید به خاطر داشته باشید که میتوانید از ابزارها، از جمله ابزارهای فیزیکی، فناوری دیجیتال و اتوماسیون استفاده کنید. پس از آن، نتایج را یادداشت کرده و یک روش جدید پیشنهادی ایجاد کنید.
- ارزیابی نتایج و پیادهسازی روش بهبود یافته. در اینجا میتوانید نمونه اولیه جدید خود را آزمایش کنید، بر اساس نتایج اولیه بهینهسازی و تنظیم کنید و روش بهبود یافته را پیادهسازی کنید. این ممکن است شامل مدیریت ذینفعان یا متقاعد کردن مافوق باشد.
اگرچه رویکرد ذکر شده در بالا در اوایل دهه 1950 منتشر شد، اما شباهت زیادی به فرآیند تفکر طراحی (design thinking) امروزی دارد. شما سعی میکنید شغل و شرایط را درک کنید (همدلی)، مشکل را تعریف کنید، فرآیند را تجزیه و تحلیل کنید، راهحلها را نمونهسازی کنید و نتایج را آزمایش کنید.
این راهنمای کوتاه در مورد ساده سازی شغل به پایان میرسد. به طور خلاصه: هدف از ساده سازی شغل، توسعه روشهای کاری است که خروجی را به حداکثر رسانده و در عین حال هزینه را به حداقل برساند. بنابراین، این یک رویکرد بسیار وظیفهمحور است. با این حال، عوامل دیگری نیز باید در نظر گرفته شوند، از جمله اینکه شغل چقدر انگیزشی خواهد بود و آیا شغل جدید و سادهشده با کارمند مربوطه سازگار است. اگر امی وظایف اداری را دوست داشت، از دست دادن آنها خوشحال نمیشد، که اهمیت رویکرد انسانی به ساده سازی کار را نشان میدهد.