آیا زمان احیای تلاشهای منابع انسانی شما فرا رسیده است؟ وقتی میتوانید از بهترین روشهای اثبات شده منابع انسانی پیروی کنید، از صفر شروع نکنید. همانطور که یک نویسنده میگوید: “با توجه به واقعیت محدودیت زمان و منابع، بهترین روشها یک نقطه شروع ارزشمند، کمخطر و پیشفرض را فراهم میکنند.”
منابع انسانی در دهههای گذشته به طور قابل توجهی تکامل یافته است و همچنان به این روند ادامه میدهد. با این حال، بهترین روشهای اصلی منابع انسانی همچنان پابرجا هستند و به عنوان اصول راهنمای که دپارتمانهای منابع انسانی میتوانند برای توسعه استراتژیهای مرتبط با افراد که سازمانهای خود را به جلو میبرند و رشد تجاری را تحریک میکنند، به آنها اعتماد کنند.
یک نظرسنجی مقایسهای منابع انسانی در بیش از 2000 کسبوکار کوچک نشان داد که سریعترین شرکتهای در حال رشد 20 درصد بیشتر از سایرین از بهترین روش های منابع انسانی استقبال میکنند.
بهترین روش های منابع انسانی شامل چه مواردی میشود و چرا اینقدر مهم هستند؟ در این مقاله، ما به 10 روش برای منابع انسانی که برای مدیریت موثر منابع انسانی حیاتی هستند خواهیم پرداخت و نکاتی را برای اجرای آنها ارائه خواهیم داد.
بهترین روش های منابع انسانی چیست؟
بهترین روش های منابع انسانی مجموعهای فراگیر از فرآیندها و اقدامات مدیریت منابع انسانی (HRM) هستند که به طور جهانی برای افزودن ارزش و حمایت از موفقیت یک سازمان کار میکنند. رهبران منابع انسانی برای دستیابی به نتایج مطلوب، بهترین روشها را برای طراحی استراتژیهای نیروی انسانی انتخاب میکنند و آنها را شخصیسازی میکنند.
مدیریت منابع انسانی (HRM) دو دیدگاه در مورد نحوه مدیریت افراد دارد: بهترین تناسب و بهترین روشها.
فلسفه بهترین تناسب بیان میکند که برای افزودن ارزش، سیاستهای منابع انسانی باید با استراتژی کسبوکار منحصر به فرد همسو باشد. این بدان معناست که منابع انسانی باید بر نیازهای خاص سازمان و کارکنان آن تمرکز کند. از این دیدگاه، منابع انسانی “یک اندازه برای همه” نیست. انعطافپذیر است و استراتژیها را برای حمایت از ماموریت و چشمانداز سازمان تنظیم میکند.
دیدگاه بهترین روش استدلال میکند که مجموعهای از فرآیندهای جهانی منابع انسانی وجود دارد که منجر به عملکرد تجاری برتر میشود. طبق نظر طرفداران آن، برخی از بستههای فعالیتهای منابع انسانی از شرکتها در دستیابی به مزیت رقابتی صرف نظر از تنظیم سازمانی یا صنعت حمایت میکنند (Redman & Wilkinson، 2009).
استراتژی منابع انسانی و فعالیتهای بعدی منابع انسانی باید با استراتژی سازمان برای حداکثر کارایی همسو باشد (که به عنوان مدیریت استراتژیک منابع انسانی شناخته میشود). این همسوئی همچنین به عنوان مدیریت استراتژیک منابع انسانی شناخته شده است. در عین حال، بهترین روشهایی وجود دارند که نشان دادهاند منجر به عملکرد برتر سازمان میشوند. اگر منابع انسانی این روشها را به درستی اجرا کند، میتواند ارزش قابل توجهی به کسبوکار اضافه کند و به دستیابی به اهداف کمک کند.
این بهترین روشها باید در قلب استراتژی منابع انسانی و برنامه استراتژیک منابع انسانی هر سازمان باشد و در عملکردهای مختلف منابع انسانی مانند مدیریت عملکرد، یادگیری و توسعه و روابط کارکنان اعمال شود.
تأثیر بهترین روش های منابع انسانی
پیادهسازی بهترین روش های منابع انسانی به معنای ایجاد چارچوبی است که به عنوان یک پایه ثابت برای ساختن یک سازمان قویتر عمل میکند.
با پیروی از بهترین روشهای تثبیت شده، منابع انسانی میتواند به روشهای زیر تأثیرات مثبتی داشته باشد:
پیشبرد عملکرد کلی کسبوکار:
تراز کردن اهداف کارکنان با اهداف شرکت: روشهای مؤثر منابع انسانی که اهداف کارکنان را با اهداف شرکت همسو میکنند، به کارکنان نشان میدهد که مشارکت آنها اهمیت دارد. این امر عملکرد بهتر در سراسر تیمها را برای بهبود نتایج کسبوکار تشویق میکند.
کاهش هزینههای عملیاتی:
بهبود بهرهوری، کارایی و حفظ کارکنان: بهترین روش های منابع انسانی بر بهبود بهرهوری، کارایی و حفظ کارکنان تمرکز میکنند. این امر هزینههای استخدام، آموزش و گردش کار را به حداقل میرساند تا سوددهی را افزایش دهد.
ساختن یک مزیت رقابتی پایدار:
جذب و حفظ استعدادهای برتر: روشهای مداوم نیروی انسانی که استعدادهای برتر را جذب و حفظ میکنند، به شرکتها یک مزیت مداوم نسبت به رقبایی که این حوزهها را نادیده میگیرند و اغلب با گردش کار بالاتر، روحیه پایینتر و مشکلات بهرهوری مواجه میشوند، میدهد.
بهبود انطباق با تغییرات بازار:
نیروی کار پویا و مدیریتشده: یک نیروی کار پویا و مدیریتشده میتواند به سرعت تغییر جهت دهد و به طور مؤثری به تغییرات صنعت و سایر فشارهای خارجی پاسخ دهد. این امر توانایی کسبوکار را برای حفظ انعطافپذیری و مرتبط بودن در محیطهای متغیر تضمین میکند.
حمایت از مقیاسپذیری:
پایه محکم برای رشد: روشهای قوی منابع انسانی یک پایه امن ایجاد میکنند که از تداوم در طول گسترش سازمانی و چالشهای نیروی کار پشتیبانی میکند. کسبوکارها میتوانند بدون تأثیرگذاری بر مشکلاتی مانند کمبود استعداد، به طور مؤثر سازگار شوند، رشد کنند و مقیاسپذیر شوند.
بهترین روش منابع انسانی برای پیادهسازی
متخصصان منابع انسانی قبل از اینکه بتوانند بهترین روش های منابع انسانی را به ثمر برسانند، نیاز به دانش عملی در مورد آنها دارند.
جفری پفر، نظریهپرداز کسبوکار و نویسنده مدیریت، در دو کتاب خود، “مزیت رقابتی از طریق مردم” (1994) و “معادله انسانی: ساخت سود با اولویت دادن به مردم” (1998)، مجموعهای از بهترین روشها را پیشنهاد میکند که میتواند سود یک شرکت را افزایش دهد. هنگامی که این اصول منابع انسانی ترکیب میشوند (یا بستهبندی میشوند)، تأثیر آنها حتی عمیقتر میشود. این بهترین روش های منابع انسانی عبارتند از:
- ارائه امنیت به کارکنان
- استخدام انتخابی: استخدام افراد مناسب
- تیمهای خودمدیر و مؤثر
- حقوق و دستمزد عادلانه و مبتنی بر عملکرد
- آموزش مهارتهای مرتبط
- ایجاد یک سازمان مسطح و برابر
- دسترسی آسان به اطلاعات
همچنین سه بهترین روش دیگر را برای اضافه کردن به لیست پیشنهاد میکنیم که عبارتند از:
- شفافیت
- تعامل کارکنان
- مدیریت عملکرد
بیایید هر یک از این روشها را بررسی کنیم.
ارائه امنیت به کارکنان
زندگی غیرقابل پیشبینی است و مردم میخواهند کارشان یک عامل پایدار باشد. وقتی کارمندان در شغل خود احساس امنیت میکنند، بیشتر احتمال دارد که به سازمان متعهد شوند و بهترین تلاش خود را در بلندمدت ارائه دهند. این ثبات پایه و اساس وفاداری و انگیزه را ایجاد میکند و احتمال ترک کار و فرآیند پرهزینه و وقتگیر جایگزینی و آموزش کارکنان جدید را کاهش میدهد.
از دیدگاه کارمند، توانایی تأمین نیازهای خود و خانوادهشان، در اصل، دلیلی است که مردم به سر کار میآیند. از این رو، مفهوم امنیت شغلی زیربنای روشهای جهانی مدیریت منابع انسانی است. طبق یک نظرسنجی از 1100 حرفهای بریتانیایی، امنیت شغلی یکی از 3 عامل مهم هنگام در نظر گرفتن شغل جدید است. بین کارمند و کارفرما هم یک قرارداد رسمی (کار در مقابل پول) و هم یک قرارداد غیررسمی (شما کمی تلاش اضافی میکنید، ما از شما خوب مراقبت میکنیم) وجود دارد.
هنگامی که امنیت شغلی تهدید میشود، مانند دوران بازسازی یا تعدیل نیرو، تنش و ترس در سراسر سازمان موج میزند که به نوبه خود بر عملکرد سازمانی تأثیر میگذارد. یک مطالعه AuthorityHacker در مورد کارگران تمام وقت آمریکایی نشان داد که اگر شغل خود را از دست بدهند، 42 درصد پول کافی برای حمایت از خود تا زمان پیدا کردن شغل جدید پسانداز نکردهاند.
سازمانهایی که اولویت را به امنیت شغلی میدهند نه تنها نیروی کار متعهدتر و وفادارتر را پرورش میدهند، بلکه از سرمایهگذاری خود در افراد نیز محافظت میکنند. با به حداقل رساندن گردش کار، هزینههای مرتبط با استخدام، ورود به کار و آموزش را کاهش میدهند و هم یک مزیت مالی و هم فرهنگی ایجاد میکنند که آنها را در درازمدت رقابتی نگه میدارد.
استخدام انتخابی: استخدام افراد مناسب
استخدام انتخابی به یک سازمان اجازه میدهد تا کارمندانی را استخدام کند که برای شغل مناسب هستند و میتوانند بیشترین ارزش را برای کسبوکار به ارمغان بیاورند. تحقیقات نشان میدهد که بهرهوری افراد با عملکرد بالا 200 تا 300 درصد بیشتر از افراد با عملکرد متوسط است. بنابراین، استخدام افراد مناسب کلیدی برای ایجاد یک مزیت رقابتی و یک بهترین روش ضروری منابع انسانی است.
در دنیای دیجیتال امروز، ابزارهای استخدامی مختلفی برای کمک به انتخاب درست در دسترس هستند. شرکتهای بیشتری با جدیت متریکهای استخدام خود را پیگیری میکنند تا ببینند که در این زمینه چقدر خوب عمل میکنند.
ابزارهای انتخابی رایج عبارتند از مصاحبههای ساختاریافته و غیرساختاریافته، آزمونهای توانایی ذهنی عمومی، ارزیابی شخصیت، آزمونهای کار، مصاحبههای همتا و بررسی سوابق. از این ارزیابیهای قبل از استخدام برای کشف سه ویژگی کلیدی کاندیدا استفاده میشود:
توانایی: آیا این فرد قادر به انجام کار است؟ آیا این فرد دارای مهارتهای سخت و نرم مناسب است؟ آیا این فرد برای انجام درست کار، به اندازه کافی باهوش است؟
قابلیت آموزش: آیا میتوانیم این فرد را برای بهبود مهارتهایش آموزش دهیم؟ آیا این فرد استعداد یادگیری و توسعه مستمر را دارد؟
تعهد: آیا این فرد به کار و سازمان خود متعهد خواهد بود؟ آیا پس از اینکه این فرد سرعت گرفت و کاملاً بهرهور شد، میتوانیم او را حفظ کنیم؟
شرکت هلدینگ بانکی Capital One در فرآیند استخدام خود مصاحبههای موردی انجام میدهد. این مصاحبهها مهارتهای ارتباطی، حل مسئله و تحلیل کمی را در سناریوهای مشکلات تجاری واقعی که کاندیداها در موقعیتی که برای آن مصاحبه میکنند با آن مواجه میشوند، ارزیابی میکنند.
ساختن یک فرآیند انتخاب ساختاریافته و عادلانه نیز باید در اولویت قرار گیرد تا الزامات قانونی، اهداف تنوع داخلی و اینکه نیروی کار متنوعتر بهتر منعکسکننده جامعه را نشان دهد. این میتواند برای درک رفتار گستردهتر مصرفکننده و نیازهای مشتریان مختلف بسیار مفید باشد.
تیمهای خودمدیریت و مؤثر
تیمهای خودمدیریت با عملکرد بالا برای موفقیت سازمانی حیاتی هستند. تیمهای خودمدیریت با درجه بالایی از خودمختاری عمل میکنند، جایی که اعضای تیم مالکیت نقشهای خود را بر عهده میگیرند و بهطور جمعی تصمیمگیری میکنند تا به اهداف مشترک دست یابند. ایدههای متنوع جریان مییابند و سپس پردازش و ترکیب میشوند تا مفاهیم نوآورانه ایجاد کنند. تحقیقات نشان میدهد که بهترین تیمها از نظر شناختی متنوع و روانشناختی ایمن هستند. این بدان معناست که اعضای تیم میتوانند ایدههای متفاوتی تولید کنند در حالی که احساس راحتی میکنند آنها را مطرح و بحث کنند.
ایجاد و پرورش چنین تیمهایی یکی از مسئولیتهای اصلی منابع انسانی است. منابع انسانی میتواند از ابزارهایی مانند فهرست نقشهای تیمی بلبین، GRPI، مدل هکمن و سایر مدلهای اثربخشی تیم برای تشکیل تیمهای متعادل استفاده کند. مدیریت مؤثر منابع انسانی همچنین شامل حمایت مستقیم از کار تیمی میشود. این کار را میتوان به چندین روش انجام داد، از جمله روشهایی مانند اندازهگیری عملکرد تیم، پاداش دادن به تعالی تیم و مشاوره مدیریت در مورد تکنیکها و ابزارهایی برای تسهیل کار گروهی.
برای مثال، شرکت مشاوره مصالح ساختمانی Principia دارای کارکنانی کاملاً دورکار و پراکنده از نظر جغرافیایی است. رهبران میخواستند کارکنان را همسو کنند و کار تیمی را تقویت کنند تا بتوانند بهتر با هم کار کنند. آنها یک جلسه آموزشی هوش هیجانی ترتیب دادند که بر خودآگاهی و توسعه روابط تیم تمرکز داشت. بروک کاول، معاون بازاریابی Principia، بعداً گفت: “فکر میکنم ما یاد گرفتهایم که از نظر عاطفی نسبت به دیگران آگاهتر باشیم و به افراد فرصت دهیم تا نظرات خود را بیان کنند و گوش دهند. ما بیشتر از تعاملات خود با یکدیگر آگاه هستیم و فکر میکنم این نیز به ارتباطات ما کمک کرده است.”
در نهایت، منابع انسانی نقش مهمی در تشویق همکاری بین تیمها و بخشهای مختلف سازمان ایفا میکند. ابزارهایی مانند تحلیل شبکه سازمانی (ONA) میتوانند به شناسایی فرصتهای همکاری کمک کنند و اطمینان حاصل کنند که تیمها، چه خودمدیریت و چه غیر خودمدیریت، به طور مؤثر در ساختار سازمانی بزرگتر کار میکنند. ابزارهای دیگر برای تسهیل کار گروهی شامل نرمافزار ارتباطی، ابزارهای بازخورد، ابزارهای مدیریت پروژه و سایر نرمافزارهای تعیین وظیفه و هدف هستند. اینها میتوانند ارتباطات را تسهیل کنند و به تیمها کمک کنند تا کارآمدتر باشند.
پاداش عادلانه و مبتنی بر عملکرد
پاداش عنصری کلیدی برای مدیریت موفق استعداد است. برای استخدام و حفظ افراد مناسب، باید پاداش و مزایای معقول ارائه دهید.
یک بسته پاداش قوی به شکل دستمزد مالی (پایه) و مزایای کارمندی است. شما باید روندهای بازار را در زمینه خود و همچنین زمینههای مجاور دنبال کنید، زیرا بسیاری از بهترین کارکنان میتوانند از سایر حوزههای شغلی بیایند. سپس، شما قادر خواهید بود نرخ متوسط پرداخت و رتبهبندی شرکت خود را در پیشنهاد پاداش درک کنید.
فراتر از دستمزد پایه، پیوند دادن پاداش به عملکرد و مشارکت، کارکنان را برای برتری و احساس سهم شخصی در موفقیت شرکت ترغیب میکند. به عنوان مثال، میتوانید در نظر بگیرید که پاداشهای مرتبط با عملکرد مانند تقسیم سود، مالکیت مشترک یا گزینههای سهام را پیادهسازی کنید. اینها راههای عالی برای ایجاد تعهد کارمندان به چشمانداز بلندمدت شرکت و حفظ کارکنان با پتانسیل بالا هستند.
یک ابزار عملی برای ارزیابی عملکرد و پتانسیل کارگران، شبکه 9 خانه است، جایی که هر کارمند بر اساس دو بعد: عملکرد و پتانسیل، در یک ماتریس 3×3 قرار میگیرد. شبکه کارکنان را به نه دسته تقسیم میکند، از عملکرد بالا و پتانسیل بالا (که اغلب به عنوان رهبران آینده دیده میشوند) تا عملکرد و پتانسیل پایینتر (که ممکن است به حمایت یا توسعه اضافی نیاز داشته باشند). به عنوان یک سازمان، میخواهید “استعدادهای استثنایی” خود را حفظ کنید. آنها افرادی با مهارتهای منحصر به فرد (یعنی جایگزین کردن آنها سخت است) هستند که برای کسبوکار بسیار ارزشمند هستند. در این مورد، ارائه پاداش رقابتی ضروری است.
آمازون با بررسی سالانه دستمزد و مزایا برای حفظ رقابتپذیری، اهمیت بهترین روشهای پاداشدهی را نشان میدهد. در سپتامبر 2024، آمازون افزایش قابل توجهی در دستمزد و مزایای کارکنان ساعتی خط مقدم و حملونقل اعلام کرد تا قدردانی خود را از سختکوشی و مشارکت آنها در دستاوردهای شرکت نشان دهد.
آموزش مهارتهای مرتبط
پس از جذب بهترین افراد، باید اطمینان حاصل کنید که آنها همچنان پیشرو در این زمینه باقی میمانند. این امر امروزه حتی بیشتر مرتبط شده است، زیرا سرعت توسعه فناوری به صورت تصاعدی در حال رشد است. چگونه میتوانیم سازمانی ایجاد کنیم که سرعت یادگیری با سرعت تغییر مطابقت داشته باشد؟ یادگیری و توسعه به روشی برای نوآوری، رشد سریعتر و حفظ مزیت رقابتی تبدیل شده است.
کارفرمایان به طور فزایندهای در اشکال خاص مهارتهای آموزشی سرمایهگذاری میکنند. رشد آموزش الکترونیکی سازمانی نمایی بوده است و تا سال 2033 با نرخ 15.52 درصد در سال ادامه خواهد داشت. به لطف اینترنت، همه به هم متصل هستند و میتوانند هر چیزی را در هر زمان و هر مکان یاد بگیرند. علاوه بر یادگیری رسمی، یادگیری در حین کار نیز نقش مهمی ایفا میکند، با تمرکز بیشتر بر بازخورد، مربیگری و یادگیری همتا.
یادگیری همچنین برای نسلهای اخیر، مانند نسل هزاره و نسل Z، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. طبق نظرسنجی گالوپ، کارکنان جوانتر یادگیری و رشد شغلی را بسیار مهمتر از نسلهای قدیمیتر میدانند. این نسل از کارگران به طور فعال به دنبال فرصتهای توسعه هستند و اینها را راهی برای رشد در حرفه خود میدانند. علاوه بر این، عدم ارائه توسعه کارکنان با سطوح بالاتر از گردش کار مرتبط است.
ایجاد یک سازمان مسطح و برابر
این بهترین روش در اصول منابع انسانی ریشه در شیوههای برابرطلبانه مدیریت ژاپنی دارد. اگرچه ما دیدیم که برخی از کارکنان برای موفقیت سازمان حیاتیتر از دیگران هستند، اما نباید به این شکل ارتباط برقرار کرد. هر کارمند عضو ارزشمندی از سازمان است و باید به عنوان چنین رفتار شود.
در سازمانهای ژاپنی، این با غذاخوریهای مشترک، لباسهای فرم شرکت و مزایای بیماری و تعطیلات مشابه بیان میشود. چنین فرهنگ برابرطلبانهای نشان میدهد که همه سزاوار احترام برابر هستند و میتواند در ترویج اشتراکگذاری ایدهها کمک کند.
دسترسی آسان به اطلاعات
دسترسی به اطلاعات بر اطمینان از اینکه کارمندان میدانند کجا میتوانند دانش یا دادههای مورد نیاز خود را پیدا کنند و چه کسی در سازمان میتواند تخصص یا پاسخ را ارائه دهد، تمرکز دارد. این اغلب یک چالش لجستیکی است، بهویژه در سازمانهای بزرگتر، جایی که اطلاعات اغلب بهصورت سیلو شده است. کارکنان به دسترسی سریع به دانشی نیاز دارند که به آنها کمک میکند کار خود را به طور مؤثر انجام دهند بدون اینکه زمان اضافی برای جستجو یا حدس زدن اینکه به چه کسی مراجعه کنند، صرف کنند.
مزایای دسترسی به اطلاعات دوگانه است. اول، فرهنگی را پرورش میدهد که در آن کارکنان احساس حمایت و اعتماد میکنند که دانش مرتبط با نقشهای خود را دارند. دوم، به کارکنان اجازه میدهد تا به طور معنادارتری مشارکت کنند و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند زیرا آنها آگاه و بهروز هستند. منابع انسانی میتواند با سازماندهی منابعی مانند خبرنامههای داخلی، پایگاههای دانش و فهرستهایی که مشخص میکنند چه کسی دارای دانش یا تخصص خاصی است، کمک کند. کانالهای ارتباطی متناسب با گروههای مختلف کارمندان، مانند زنان، کارکنان غیربومیزبان و افراد LGBTQ+، همچنین میتوانند به اطمینان از دسترسی و فراگیر بودن اطلاعات کمک کنند.
شفافیت
شفافیت فراتر از دسترسی به اطلاعات است و بر آنچه که به اشتراک گذاشته میشود و باز بودن ارتباطات، به ویژه در مورد تصمیمات تجاری کلیدی، چالشها و تغییرات تمرکز دارد. شفافیت مستلزم آن است که رهبران نه تنها اطلاعات را در دسترس قرار دهند، بلکه به طور فعال آن را به شیوهای مستقیم و صادقانه با همه ارتباط برقرار کنند.
در عمل، شفافیت به این معنی است که رهبران به طور علنی در مورد موفقیتها و شکستها بحث میکنند و کارکنان را در درک جهتگیری شرکت و منطق پشت تصمیمات درگیر میکنند. حتی شرایط نامطلوب و تصمیمات غیرمحبوب توسط کارمندان بهتر تحمل میشوند، زمانی که آنها دلایل را درک کنند و مستقیماً از رهبران به جای شایعات یاد بگیرند.
اگر کارمندان از قبل مطلع شوند، کمتر احساس میکنند که در تغییرات یا چالشها غافلگیر شدهاند، که با گذشت زمان اعتماد و وفاداری را ایجاد میکند. شفافیت همچنین میتواند شامل به اشتراک گذاشتن معیارهایی مانند مقیاسهای پرداخت، معیارهای عملکرد یا بینشهای بازار باشد که به کارمندان کمک میکند تا بیشتر به سفر کلی شرکت متصل شوند.
منابع انسانی باید با باز کردن و حفظ کانالهای ارتباطی و توزیع منظم اطلاعات حیاتی، از شفافیت حمایت کند. سایر سازندگان شفافیت شامل مقیاسهای پرداخت و معیارهای عملکرد منتشر شده، هشدارهای قبلی در مورد شرایط بازار و خطرات بالقوه، اعلام نتایج مالی و مکانیزمهای بازخورد کارمندان است.
Asana، یک پلتفرم مدیریت کار، صورتجلسههای هیئت مدیره خود را در دسترس کارمندان قرار میدهد تا آنها از دانش دست اول و زمینه جایی که سازمان به سمت آن حرکت میکند، برخوردار باشند.
تعامل کارکنان
تعامل کارکنان برای سالهای زیادی یک عبارت کلیدی منابع انسانی بوده است. متأسفانه، تلاشهای مداوم برای افزایش تعامل کارکنان نتایج مطلوب را به همراه نداشته است. تحقیقات گالوپ نشان میدهد که 62 درصد از کارگران در سراسر جهان درگیر نیستند و تخمین زده میشود که هزینهای معادل 8.9 تریلیون دلار آمریکا برای تولید ناخالص داخلی جهانی داشته باشد.
متخصصان منابع انسانی باید عمیقتر به آنچه که تعامل کارکنان را در سازمانهای خود تقویت میکند، بپردازند. عوامل شناخته شده تعامل کارکنان عبارتند از:
- کار معنیدار
- رشد و توسعه
- قدردانی و سپاسگزاری
- خودمختاری و توانمندسازی
- ارتباط مؤثر
- رفاه و تعادل کار و زندگی
- اعتماد به رهبری
در حالی که منطقی است که این مفاهیم میتوانند ارتباط قویتری بین کارمندان و مشاغل آنها ایجاد کنند، ممکن است همه آنها در هر شرکتی وزن یکسانی نداشته باشند. تیمهای منابع انسانی باید دادهها را جمعآوری کنند و با احساسات کارکنان در تماس باشند تا راههای منحصر به فردی را که این عوامل در سازمانهای خود بازی میکنند و دستیابی به آنها به چه معناست، درک کنند. تنها پس از آن است که ابتکارات تعامل تأثیر مثبتی خواهند گذاشت.
مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد فرآیندی است که مدیران از طریق ارتباط و بازخورد، عملکرد کارکنان را هدایت و بهینه میکنند. نتیجه آن رشد کارمند و تقویت اهداف سازمانی است.
چهار مرحله مدیریت عملکرد عبارتند از:
- برنامهریزی: تعیین انتظارات و اهداف عملکرد و تعریف نحوه اندازهگیری موفقیت.
- نظارت: پیگیری نحوه همسو شدن عملکرد کارکنان با اهداف و ارائه بازخورد مناسب.
- توسعه و بررسی: تجزیه و تحلیل دادههای عملکرد برای یافتن راههایی برای اصلاح عملکرد ضعیف یا تشویق عملکرد قوی.
- رتبهبندی و پاداش: رتبهبندی عملکرد کارکنان به عنوان مبنایی برای پاداش یا عواقب.
ادغام مدیریت عملکرد در فعالیتهای روزمره آن را مرتبط نگه میدارد. شرکت خدمات بانکی و مالی اچاسبیسی از یک برنامه منابع انسانی استفاده میکند که به مدیران و کارکنان اجازه میدهد تا بازخورد عملکرد دو طرفه را به اشتراک بگذارند. آنها همچنین میتوانند دستاوردها را بهصورت بلادرنگ ثبت کنند و به برنامههای عملکرد و توسعه و یادگیری آنلاین دسترسی داشته باشند.
همه کارکنان به تنهایی مهارتهای جدید را یاد نمیگیرند و از نظر حرفهای رشد نمیکنند. بدون یک سیستم مدیریت عملکرد مستقر، کارکنان بدون راهنمایی به انجام کارهای خود ادامه میدهند. این میتواند منجر به ناامیدی، فرسودگی و عدم تعامل از سوی آنها شود که منجر به رشد ضعیف برای سازمان میشود.
بررسی واقعیت در مورد بهترین روشهای مدیریت منابع انسانی
معلوم میشود که برخی از این بهترین روش های منابع انسانی با یکدیگر تناقض دارند یا در دنیای واقعی به طور ایدهآل عمل نمیکنند. امنیت شغلی را در نظر بگیرید. در حالی که این روش در تئوری عالی به نظر میرسد، در واقعیت، بسیاری از شرکتها بیشتر به پیمانکاران منعطف متکی هستند که امنیت شغلی یکسانی با کارمندان سنتی ندارند. طبق گفته مارچینگتون و گروگولیس (2000)، “واقعیت این است که امنیت شغلی تنها زمانی و تا زمانی که برای کارفرما مناسب باشد، ارائه میشود.”
آموزش نمونه دیگری است. بسیاری از سازمانها سرمایهگذاری زیادی در آموزش میکنند، اما صرف ارائه آن لزوماً مزیت رقابتی را بهبود نمیبخشد. اغلب، آموزش بر مهارتهایی متمرکز است که با کار واقعی کارکنان و اهداف سازمانی همسو نیست یا صرفاً به این دلیل ارائه میشود که بودجه اضافی وجود دارد. مهم این است که آیا آموزش به دستیابی به اهداف استراتژیک شرکت کمک میکند یا خیر. مدل کرکپاتریک-فیلیپس میتواند به اندازهگیری اینکه آیا آموزش واقعاً بر عملکرد تأثیر میگذارد و بازده سرمایهگذاری (ROI) را فراهم میکند، کمک کند.
در نهایت، استخدام انتخابی با هدف ایجاد یک مزیت رقابی از طریق استخدام مداوم افراد با عملکرد بالا است. با این حال، واقعیت این است که هر بار استخدام “کاندیداهای کامل” تقریباً غیرممکن است. در عوض، استخدام کاندیداهایی که به طور مداوم بهتر از رقابت شما هستند، میتواند در طول زمان تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
چگونه بهترین روش های منابع انسانی را پیادهسازی کنیم: 9 نکته
همانطور که هر متخصص منابع انسانی میداند، بسیاری از کارها پشت صحنه هر چیزی که منابع انسانی به کارمندان ارائه میدهد، اتفاق میافتد. در اینجا چند نکته برای کمک به شما در اجرای و استفاده حداکثری از بهترین روش
های منابع انسانی در سازمان شما آورده شده است:
- بودجه کافی تأمین کنید: بسیاری از بهترین روش های منابع انسانی نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی در منابع اضافی دارند. ارزیابی کنید که این منابع ممکن است چه باشند و اطمینان حاصل کنید که بودجه و ابزار برای فناوری، آموزش و برنامههای کارمندی لازم برای حمایت از این روشها تأیید شده است. به عنوان مثال، میتوانید از یک الگوی ماتریس اولویتبندی برای تصمیمگیری در مورد جایی که بیشترین نیاز به منابع دارید، استفاده کنید.
- حمایت رهبری را جلب کنید: مشارکت رهبری اعتبار میبخشد و به موفقیت هر ابتکار منابع انسانی کمک میکند. هنگامی که رهبران شفافیت را مدلسازی میکنند و اولویت را به رفاه کارمندان میدهند، لحنی از پذیرش ایجاد میکنند و پذیرش گستردهتر را در سراسر سازمان تشویق میکنند.
- ارتقای مهارتهای متخصصان منابع انسانی: برای اداره بهترین روشها، به یک کارکنان منابع انسانی با دانش نیاز است. فرصتهای آموزشی منظم را در موضوعاتی مانند تعامل کارمندان، مدیریت عملکرد و ارتباطات ارائه دهید. علاوه بر این، آخرین روندها، ابزارها و تکنیکهایی را که میتوانند تیمهای منابع انسانی را برای رهبری مؤثر این ابتکارات مجهز کند، توصیه کنید.
- تصمیمگیری مبتنی بر داده را استفاده کنید: اتکا به دادهها منجر به تصمیمگیری بر اساس واقعیتها به جای فرضها یا غریزه میشود. پیشرفت در معیارهای کلیدی مانند گردش کار، تعامل و عملکرد را پیگیری کنید. این دادهها نشان میدهد که کدام مناطق نیاز به توجه دارند و بینشی در مورد نحوه اصلاح و بهینهسازی استراتژیهای منابع انسانی ارائه میدهند.
- از فناوری بهره بگیرید: فناوری به منابع انسانی اجازه میدهد تا وظایف و فرآیندها را خودکار و سادهسازی کند و همچنین دادهها را در طول چرخه عمر کارمند جمعآوری کند. سیستمهای اطلاعات منابع انسانی (HRIS) جنبه اداری برخی از بهترین روشها، مانند پیگیری عملکرد، آموزش و دادههای استخدام را ساده میکنند. برنامههای کاربردی و نرمافزارهای منابع انسانی نیز اطلاعات را برای کارمندان در دسترستر میکنند.
- حلقههای بازخورد مداوم را تقویت کنید: ارتباطات باز در محل کار بدون رویکردی هدفمند اتفاق نمیافتد. طیف وسیعی از کانالها را برای گفتگوی مداوم بین کارمندان و مدیریت ایجاد کنید. این باید شامل روشهای رسمی (یعنی نظرسنجیها، تالارهای شهر، جلسات برنامهریزی شده و جلسات یکبهیک منظم) و غیررسمی (یعنی چکاینهای خودجوش و مکالمات غیررسمی که از طریق تعاملات مرتبط با کار رخ میدهد) باشد.
- فرآیندها را استاندارد کنید: فرآیندهای منظم منابع انسانی با دستورالعملهای واضح، پیروی از آنها برای کارمندان آسانتر است و در عین حال خطاها را کاهش میدهد و ثبات را تضمین میکند. با توجه به اینکه عدالت و برخورد برابر با همه کارکنان عنصر بسیار مهمی از روش های منابع انسانی است، استانداردسازی ضروری است. یکنواختی در استخدام، پاداشدهی و روشهای مدیریت عملکرد اعتماد بین کارمندان و منابع انسانی/مدیریت را ایجاد میکند.
- سیاستها را نظارت و تطبیق کنید: با تغییرات مداوم خارجی و داخلی که بر هر سازمانی تأثیر میگذارد، رویهها و سیاستهای منابع انسانی میتوانند منسوخ شوند. مهم است که آنها را به طور دورهای برای ارتباط با شرایط فعلی و مقررات جدید بررسی کنید. سپس میتوانید آنها را بهروزرسانی کنید تا پاسخ مناسبتری به اهداف تجاری و نیازهای کارمندان بدهید.
- تأثیر جمعی بهترین روش های منابع انسانی را درک کنید: هنگامی که بهترین روشها با هم ترکیب میشوند، آنها را “بسته” مینامیم. به عنوان مثال، تضمین امنیت شغلی زمانی بیشتر یک مزیت است که کارکنان با عملکرد بالایی داشته باشید که واقعاً میخواهید آنها را حفظ کنید. این بدان معناست که بهترین روش امنیت شغلی، همراه با استخدام انتخابی، ارزش بیشتری نسبت به روشهای فردی ایجاد میکند.
همین امر در مورد استخدام انتخابی، آموزش مرتبط و پاداش عادلانه نیز صدق میکند. شما میخواهید کارمندانی را با پتانسیل رشد انتخاب کنید، در آنها با یادگیری و توسعه سرمایهگذاری کنید و زمانی که عملکرد برتر نشان میدهند، به آنها پاداش مناسب بدهید.
با استفاده از این بستهها، مدیریت مؤثر منابع انسانی میتواند ارزش فوقالعادهای به کسبوکار اضافه کند و به سازمان کمک کند تا به اهداف خود برسد.
سازمانهایی که این 10 بهترین روش را اتخاذ میکنند، زمینهسازی برای مدیریت مؤثر منابع انسانی را فراهم میکنند که به کارکنان و سازمان قدرت میدهد تا رشد کنند.
با این حال، در حالی که بهترین روش های منابع انسانی ممکن است جهانی باشند، رویکرد یکسانی برای همه آنها وجود ندارد. هر بخش منابع انسانی باید این روشها را با عملیات و اهداف شرکت خود مرتبط کند. به عنوان مثال، استخدام انتخابی باید بر اساس پروفایلهای ویژگیهای کارمندی که با نیازهای سازمان مطابقت دارد، انجام شود و آموزش باید متناسب با تواناییهایی باشد که برای انجام اهداف سازمانی مورد نیاز است.
هنگامی که این بهترین روشها با آنچه سازمان به دنبال آن است مرتبط شوند، میتوانید یک عملکرد منابع انسانی ایجاد کنید که ارزش قابل توجهی در تقویت موفقیت ایجاد میکند.
سوالات متداول
ده مورد از بهترین روش های منابع انسانی برای پیادهسازی عبارتند از:
- امنیت شغلی
- استخدام انتخابی
- تیمهای خودمدیریت و مؤثر
- پاداش عادلانه و مبتنی بر عملکرد
- آموزش مهارتهای مرتبط
- یک سازمان مسطح و برابر
- دسترسی آسان به اطلاعات
- شفافیت
- تعامل کارکنان
- مدیریت عملکرد
منابع انسانی خوب با ارائه پشتیبانی که به کارکنان کمک میکند رشد کنند و مشارکتهای قوی داشته باشند که به دستیابی به اهداف تجاری کمک میکند، یک سازمان را غنی میکند.
شرکتهایی که اغلب به دلیل روشهای تحسینبرانگیز منابع انسانی خود شناخته میشوند، عبارتند از گوگل، سیسکو، هتلهای هیلتون و نتفلیکس. با این حال، اینها سازمانهای بزرگ و پرطرفداری هستند که برای بررسی بیشتر باز هستند. ممکن است سازمانهای کوچکتر زیادی با روشهای نمونهای منابع انسانی وجود داشته باشند که در معرض دید عموم نیستند. همچنین میتوانید فهرست بهترین شرکتها برای کار کردن را در Great Place To Work بررسی کنید تا شرکتهایی با روشهای قوی منابع انسانی را کشف کنید.