نگاهی به چگونگی رابطه کار در سده های پیشین
برخی از اندیشمندان آغاز فعالیت کشاورزی را ن خستین انقلاب اجتماعی تلقی کردند و در حالی که اشرافیت گسترش مییافت بردگی نیز عمومیت مییافت. نکه بردگی زننده ترین شکل رابطه کار امریت.
رابطه صنعتگران و پیشه وران با وردستان و شاگردانشان تابع نظام دیگر است که به نظام صنفی معروف است در اروپا در سده یازدهم و دوازدهم و در پی شهر نشینی است که نظام صنفی به وجود میآید.
انقلاب صنعتی و آثار آن بر روابط کار
از آغاز سده هجدهم میلادی، در نتیجه یک سلسله اختراعها در فنون و صنایع دگرگونیهایی به وجود آمد که از آن به انقلاب صنعتی تعبیر میشود. پیش از انقلاب صنعتی دامداری و کشاورزی مهمترین فعالیت بشر بود.
نخستین و مهمترین تغییر آن بود که روستاییان کار کشاورزی را رها کرده و به سوی مراکز صنع تی هجوم آوردند و در شهرها و اطراف آن متمرکز شدند. مکتب اصالت فرد در این مکتب فرد اهمیت دارد و جامعه امری فرعی و ناشی از قرارداد میان مردم است، هدف این قرارداد حفظ حقوق افراد در برابر دولت است.
از دیدگاه این مکتب هر فردی آزاد و مستقل و با افراد دیگر برابر است. مطابق دیدگاه پیروان این مکتب باید کارگر و کارفرما به تنهایی با یکدیگر مذاکره کنند و آزادانه روابط کار را تعیین کنند.
از نتایج مهم پیروی از این مکتب پذیرش فلسفه اقتصاد آزاد با آزادی اقتصادی است. براساس این فلسفه روابط اقتصادی باید آزادانه و بدون دخالت دولت برقرار شود.
از دیدگاه مکتب اقتصاد آزاد اصل حاکم بر روابط اقتصادی رقابت آزاد میان افراد است. از دیدگاه پیروان مکتب اصالت فرد میان قراردادهایی که موضوع آن کالا باشد یا کار انسان تفاوتی وجود ندارد تک نخستین قانون حمایتی کار در فرانسه در سال 1841 تصویب شد و موضوع آن به کارگماردن کودکان کمتر از 8 سال بود.
مکتبهایی که اصلاح وضع کارگران را در نظام سرمایه داری ممکن میشمارند دخالت دولت در رابطه کار و برقراری مقررات حمایتی را خواستارند. نخستین کسانی که با این دیدگاه در انتقاد از اقتصاد آزاد ریفرهایی ابراز کرد (سیسموندی) بود که عقیده داشت که موضوع علم اقتصاد باید رفاه مادی و جسمی انسان باشد.
برخی از سوسیالیستهای سده نوزدهم مانند سن ،سیمون راه چاره را در شرکت دادن کارگران در سود کارخانه و دخالت آنها در اداره کارگاهها میدانستند. از مشهورترین مخالفان سرمایه داری برودن و مارکس میباشند.
پرودن نه تنها با مالکیت خصوصی مخالف بود بلکه وجود دولت را نیز لازم نمیدانست. به نظر او اصل اساسی در اجتماع این است که ثمره کار هر کس به خودش تعلق دارد.
از نکات اساسی فلسفه مارکس نظریه ارزش کار است به این معنا که کار جوهره ارزشها و وجه مشترک اشیاء و کالاهاست. از نظر او تنها اشتراکی کردن وسایل تولید میتواند جلوی استثمار کارگران را بگیرد. در سال های 1300 تا 1320 رابطه کارگر و کارفرما با نام اجیر و مستأجر تابع عقد اجاره اشخاص بود. در سال 1325 نخستین قانون کار به موجب تصویب نامهای وضع گردید تصویب این قانون واکنشی در برابر اعتصابهای کارگری محسوب شده و هدف آن بود تا با شناختن پارهای از حقوق کارگران، سازمانی هم برای نظارت بر فعالیت آنها به وجود آید. در سال 1358 تنظیم مقررات جدید کار به مؤسسه کار و تأمین اجتماعی که مؤسسهای پژوهشی و وابسته به وزارت کار بود واگذار شد.