مدیریت منابع انسانی

گسترش شغلی (Job Enlargement) چیست؟

گسترش شغلی (Job Enlargement) چیست؟

زنگ‌زدگی شغلی (Rust-out) همان فرسودگی شغلی جدید است. این اصطلاح که اغلب به روان‌درمانگر پائولا کولز نسبت داده می‌شود، به کسالت کارمندانی اشاره دارد که به دلیل کارهای بی‌روح و غیرالهام‌بخش، انگیزه‌ای ندارند یا احساس رضایت نمی‌کنند. سازمان‌ها چگونه می‌توانند با فرسودگی شغلی مقابله کنند؟ اجرای گسترش شغلی (Job Enlargement) یکی از گزینه‌های عملی است.

کارکنان زمانی که وظایفشان راکد می‌شود، علاقه خود را به کارشان از دست می‌دهند و خروج کارکنان اتفاق می‌افتد. گسترش شغلی راهی برای افزایش تنوع در یک نقش است و به کارکنان کمک می‌کند تا در کارشان مشارکت داشته باشند و با موفقیت سازمان مرتبط بمانند.

در این مقاله، ما توضیح خواهیم داد که گسترش شغلی چیست، مزایا و معایب آن را بررسی می‌کنیم، بهترین شیوه‌های آن را تشریح خواهیم کرد و چند مثال از گسترش شغلی در عصر دیجیتال را به اشتراک می‌گذاریم که ارتباط آن را با دنیای کار امروز و فردا نشان می‌دهد.

جهت شرکت در دوره مدیریت منابع انسانی پیشرفته (ارزشیابی،طبقه بندی و طراحی مشاغل) وارد لینک شوید.

گسترش شغلی چیست؟

گسترش شغلی (Job Enlargement) عبارت است از افزایش وظایف یک نقش موجود در حالی که سطح آن در سازمان حفظ می‌شود. این بدان معناست که یک فرد مسئولیت‌های جدیدی را بر عهده خواهد گرفت که در حیطه عنوان شغلی فعلی او قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، یک کارمند اکنون برنامه‌ریزی کاری را که قبلاً توسط مدیرش انجام می‌شد، بر عهده می‌گیرد.

هدف از گسترش شغلی، افزایش رضایت و عملکرد کارکنان با گسترش تنوع وظایف و مسئولیت‌ها در نقش آنها است. این یک تکنیک کلیدی در بازطراحی شغل است که در کنار غنی‌سازی شغل (job enrichment)، چرخش شغلی (job rotation) و ساده‌سازی شغل (job simplification) قرار می‌گیرد.

مفهوم گسترش شغلی از نیاز به بازنگری آنچه که موج تخصصی‌سازی مشاغل در اوایل دهه 1900 ایجاد کرده بود، متولد شد. تخصصی‌سازی مشاغل به این معنی است که کارکنان مهارت‌های خاصی را برای انجام مجموعه‌ای محدود از وظایف توسعه می‌دهند. تفکر در اینجا این است که فرد در اجرای این وظایف بسیار مؤثر خواهد بود. اگرچه تخصصی‌سازی مشاغل خسته‌کننده و تکراری بود، اما در آن زمان به دلیل افزایش تولید و سودآوری، منطق تجاری خوبی داشت.

یکی از مشهورترین مثال‌ها، *شرکت فورد موتور* است. به دلیل خط مونتاژ بسیار تخصصی که در کارخانه‌هایش ایجاد شد، این شرکت پیشرو در بازار بود. در نتیجه، این شرکت توانست حداقل دستمزد بسیار بالاتری را به کارگران پیشنهاد دهد و زمان بیشتری برای استراحت به آنها بدهد.

گسترش شغلی در دهه‌های 1960 و 1970 به عنوان متضاد طراحی شغلی تخصصی‌سازی، رواج یافت. در آن زمان، توجه بیشتری به عواملی شد که شغل را انگیزشی می‌کردند. این درک وجود داشت که خطوط مونتاژ تولید انبوه سنتی، موقعیت‌های کاری یکنواخت و عمیقاً نارضایت‌کننده‌ای بودند.

اگرچه مفهوم گسترش شغلی برای دهه‌ها وجود داشته است، اما همچنان کاملاً مرتبط است. فضای کسب‌وکار امروزی پر از رشد سریع و تغییرات مداوم در ماهیت کار است. سازمان‌ها اکنون از کارکنان انتظار دارند که با روش‌های جدید و اولویت‌های متغیر سازگار باشند و در نحوه انجام کارهایشان انعطاف‌پذیر باشند. مدل گسترش شغلی یکی از راه‌ها برای اطمینان از پوشش مسئولیت‌های اضافه شده و در حال تحول است.

توسعه شغلی

هدف گسترش شغلی چیست؟

هدف گسترش شغلی، افزایش مشارکت کارکنان و اثربخشی سازمانی از طریق گسترش دامنه نقش یک کارمند است، در نتیجه تنوع مهارت‌های مورد استفاده افزایش یافته و یکنواختی شغل کاهش می‌یابد.

پذیرفتن چالش مسئولیت‌های جدید اغلب منجر به رضایت شغلی بالاتر و ظرفیت برای گزینه‌های بیشتر مسیر شغلی می‌شود. این استراتژی نه تنها به نفع کارکنان است زیرا مشاغل آنها را جذاب‌تر می‌کند و رشد حرفه‌ای آنها را ارتقا می‌دهد، بلکه به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نیروی کاری ماهرتر و با انگیزه‌تر بسازند.

انواع گسترش شغلی

دو نوع اصلی گسترش شغلی وجود دارد که به صورت افقی و عمودی توصیف می‌شوند. اینها به معنای زیر هستند:

گسترش شغلی افقی (Horizontal job enlargement): این نوع شامل اختصاص وظایف اضافی اما مشابه به یک نقش است که سطح مسئولیت شغل را در همان حد فعلی نگه می‌دارد. به عنوان مثال، گسترش قلمرو یک فروشنده برای افزایش فرصت‌های فروش شرکت و افزایش پورسانت کارمند. مثال دیگر، دادن قطعات بیشتری به یک کارگر خط مونتاژ برای نصب بر روی یک محصول است تا تنوع به کار او اضافه شود و تولید تثبیت گردد.

گسترش شغلی عمودی (Vertical job enlargement): این نوع شامل افزودن وظایفی به یک نقش است که دامنه مسئولیت و استقلال کارمند را افزایش می‌دهد. به عنوان مثال، دادن اختیار به یک دستیار اداری برای پیشنهاد و نگهداری بودجه فعالیت‌های تیم‌سازی یا مسئول کردن یک کارگر خدمات غذایی برای آموزش تازه‌واردها. با افزایش مسئولیت‌ها و پاسخگویی کارکنان، آنها می‌توانند رضایت بیشتری پیدا کرده و سهم بیشتری در سازمان داشته باشند.

گسترش شغلی در مقابل غنی‌سازی شغلی

گسترش شغلی اغلب با غنی‌سازی شغلی اشتباه گرفته می‌شود، اما آنها یکسان نیستند. گسترش شغلی شامل افزودن وظایف بیشتر به نقش یک کارمند برای افزایش تنوع کار است، در حالی که غنی‌سازی شغلی شامل افزایش مسئولیت‌های یک شغل برای جذاب‌تر و معنادارتر کردن کار است.

این بدان معناست که گسترش شغلی یکی از راه‌های اجرای غنی‌سازی شغلی است، اما همه فعالیت‌های غنی‌سازی شغلی نیز به عنوان گسترش شغلی در نظر گرفته نمی‌شوند.

در اینجا مثال‌هایی از هر یک برای نشان دادن تفاوت بین دو مفهوم آورده شده است:

مثال گسترش شغلی

مثال غنی‌سازی شغلی

یک منشی اداری، که به طور سنتی کارهای اداری مانند زمان‌بندی و مکاتبات را انجام می‌دهد، مسئولیت‌های اضافی مانند استقبال از مهمانان و مدیریت لوازم اداری را بر عهده می‌گیرد. این امر دامنه فعالیت‌های او را گسترش می‌دهد، بدون اینکه لزوماً استقلال یا قدرت تصمیم‌گیری او افزایش یابد.

یک نماینده خدمات مشتری، که شغلش غنی شده است، ممکن است علاوه بر وظایف معمول خود، اختیار حل مسائل مشتریان را بدون نیاز به تأیید مدیریت دریافت کند. این نه تنها با معرفی وظایف جدید، به شغل او تنوع می‌بخشد، بلکه کنترل و مسئولیت او را نیز افزایش می‌دهد و شغل را جذاب‌تر و معنادارتر می‌کند.

مزایا و معایب گسترش شغلی

  • مزایا گسترش مشاغل:

گسترش مشاغل بسیار تخصصی می‌تواند منجر به تعدادی مزیت هم برای کارمند و هم برای کارفرما شود، از جمله موارد زیر:

کاهش یکنواختی با ایجاد طیف وسیع‌تری از فعالیت‌ها:اساساً، گسترش شغلی در مورد افزودن مسئولیت‌ها به نقش‌های موجود برای مبارزه با بی‌حوصلگی است. فعالیت‌های متنوع، یکنواختی را کاهش داده و شغل را جذاب‌تر می‌کنند. به جای انجام یک وظیفه بسیار تخصصی در تمام طول روز، کارکنان از ابتدا تا انتها بیشتر درگیر هستند. به عنوان مثال، هدایت یک محصول واحد از طریق چندین مرحله تولید یا حتی مدیریت یک نوار نقاله مونتاژ خودکار.

ارتقای توسعه مهارت‌ها و رشد شغلی: مسئولیت‌های شغلی اضافی نیاز به آموزش دارند و به کارکنان این فرصت را می‌دهند تا علایق جدید را کشف کرده و تجربه کاری خود را گسترش دهند. مهارت‌ها و دانش‌هایی که کسب می‌کنند، آنها را برای فرصت‌های رشد شغلی بیشتر با پتانسیل کسب دستمزدهای بالاتر مجهز می‌کند.

الهام بخشیدن به مشارکت و رضایت کارکنان: مسئولیت‌های اضافی و متنوع می‌توانند عوامل انگیزشی باشند. کارکنانی که به چالش کشیده می‌شوند و در حال یادگیری هستند، اغلب رشد شخصی را تجربه می‌کنند و رضایت بیشتری در کار خود پیدا می‌کنند. آنها همچنین ممکن است حس وفاداری به سازمان پیدا کنند، زمانی که آن را متعهد به توسعه خود می‌دانند.

بهبود کارایی و بهره‌وری: هنگامی که کارکنان برای انجام وظایف اضافی آموزش می‌بینند، ماهرتر، انعطاف‌پذیرتر و مبتکرتر می‌شوند و می‌توانند با تغییر نیازها سازگار شوند. آنها قادر به ارائه راه‌حل‌های خلاقانه، جبران غیبت‌ها، و کمک در هنگام افزایش حجم کار هستند. گسترش شغلی به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا از نیروی کار موجود خود برای وظایف جدید یا تغییر یافته استفاده کنند و از هزینه برون‌سپاری یا استخدام جلوگیری کنند.

کسب استقلال، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی بیشتر: اگرچه افزایش حس استقلال هدف اصلی گسترش شغلی نیست، اما مسئولیت‌پذیری در قبال چندین فعالیت مرتبط، به کارکنان آزادی بیشتری در نحوه انجام کارشان می‌دهد. علاوه بر این، هنگامی که تعامل بیشتری با یک محصول یا خدمات واحد دارند، مسئولیت‌پذیری بیشتری در قبال کیفیت محصول و اشتباهات پیدا می‌کنند. این امر آنها را به پذیرش مسئولیت‌هایشان سوق می‌دهد.

  • معایب گسترش مشاغل:

اگرچه گسترش شغلی قطعاً می‌تواند به نفع کارکنان و سازمان باشد، اما دارای نقاط ضعف احتمالی نیز هست. منابع انسانی باید از چالش‌هایی که گسترش شغلی ایجاد می‌کند آگاه باشد و قبل از تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا این تکنیک مناسبی برای نیروی کار شماست، آماده مقابله با آنها باشد.

برخی از معایب گسترش شغلی که باید در نظر بگیرید عبارتند از:

کاهش کارایی: گسترش شغلی تخصصی‌سازی را کاهش می‌دهد. زمانی که کارگران بسیار متخصص یک فعالیت را در تمام طول روز، هر روز، انجام می‌دهند، به زودی یاد می‌گیرند که آن را بسیار سریع انجام دهند. در برخی موارد گسترش شغلی، افزودن وظایف ممکن است مانع کارایی شود. این امر به ویژه در آغاز، زمانی که کارکنان مسئولیت‌های جدید خود را یاد می‌گیرند، صادق است.

کاهش کیفیت: اگر کارگران فراتر از توانایی‌های خود تحت فشار قرار گیرند، کیفیت خروجی می‌تواند تحت تأثیر قرار گیرد. همچنین، کاهش تخصصی‌سازی می‌تواند بر سطح تخصص در نیروی کار شما تأثیر بگذارد. با این حال، همانطور که قبلاً بحث کردیم، تکرار یک کار تخصصی در تمام طول روز می‌تواند منجر به بی‌حوصلگی و عدم توجه به جزئیات شود. علاوه بر این، اگر کارکنان فقط مسئول بخش کوچکی از محصول باشند، مفهوم کلی محصول را ندارند و ممکن است حس مالکیت و تمایل به بهبود را نداشته باشند.

خزش شغلی (Job creep): خزش شغلی به افزایش مداوم حجم کار با افزودن وظایف بیشتر به یک موقعیت اشاره دارد. اگر این کار به درستی اجرا نشود یا کارکنان وظایف جدید را معنادار ندانند، گسترش شغلی می‌تواند باعث شود که نقش بیش از حد طاقت‌فرسا به نظر برسد و به طور بالقوه منجر به استرس و فرسودگی شغلی شود. این امر حتی زمانی که کارکنان برای انجام وظایف اضافی به رسمیت شناخته نمی‌شوند یا حقوق بیشتری دریافت نمی‌کنند، احتمال بیشتری دارد.

افزایش سطوح و هزینه‌های آموزشی: از آنجا که گسترش شغلی شامل افزودن وظایف و مسئولیت‌هایی است که کارمند قبلاً نداشته است، اغلب به افزایش سطوح آموزشی و هزینه‌های آموزشی نیاز دارد. علاوه بر این، کارکنان به زمان نیاز دارند تا بر منحنی یادگیری غلبه کنند و به بهره‌وری بهینه خود برسند.

از آنجا که گسترش شغلی هم مزایا و هم معایبی دارد، سازمان‌ها باید به صورت جداگانه ارزیابی کنند که آیا این گزینه مناسبی است یا خیر. یک شریک تجاری منابع انسانی یا یک متخصص توسعه سازمانی می‌تواند با مدیران در مورد اینکه کدام استراتژی بازطراحی شغل با توجه به شرایط منحصر به فرد شغل منطقی‌تر است، مشورت کند.

مثال‌های گسترش شغلی

مشاهده نحوه اجرای گسترش شغلی در دنیای واقعی راه خوبی برای درک بهتر آن است. در زیر سه مثال از گسترش شغلی در عمل آورده شده است:

  1. در محیط بیمارستانی

با افزایش جراحی‌های رباتیک، اقدامات جراحی تحت تأثیر قرار گرفت. جراحان شروع به کنترل یک ربات از طریق یک کنسول، که معمولاً در گوشه اتاق عمل قرار داشت، کردند. هنگامی که یک بیمارستان بزرگ در ایالات متحده این روش را پیاده‌سازی کرد، متوجه شدند که دور بودن جراح از میز عمل مانع ارتباط می‌شود.

به طور سنتی، جراح دستورالعمل‌ها را دیکته می‌کرد. با این حال، با فاصله فیزیکی جراحان از میز عمل، آنها دید کاملی از آنچه در آنجا و منطقه اطراف آن اتفاق می‌افتاد نداشتند. لازم شد که یک دستیار عمل بخشی از نقش معمول جراح را بر عهده بگیرد.

در نتیجه، این دستیار در نحوه برقراری ارتباط با بقیه تیم و در اجرای فعالیت‌های مختلفی که در غیر این صورت توسط جراح انجام می‌شد، آموزش دید.

  1. در ارتباطات شرکتی

مثال دیگری از گسترش شغلی از تیم ارتباطات شرکتی در یک شرکت بزرگ چندملیتی کالاهای مصرفی با گردش سریع می‌آید. این شرکت مشاوران متخصصی برای مدیریت ارتباطات پیرامون پیاده‌سازی ابزارهای دیجیتال جدید داشت. با وجود این، انطباق ابزارها همچنان پایین بود.

پس از بررسی، آنها کشف کردند که ارتباطات شرکتی همیشه با هدف ابزار و عملکرد آن همسو نبوده است، زیرا تیم همیشه به طور کامل مطلع نبوده است. آنها این مشکل را با گسترش مشاغل تیم ارتباطات حل کردند. تیم در گفتگوها و تحقیقات اولیه در مورد هدف و عملکردهای اصلی ابزارها، و همچنین مصاحبه با کاربران و تدوین معیارهای طراحی، مشارکت داده شد.

تخصص تیم ارتباطات در این مرحله مفید واقع شد. این امر به آنها امکان داد تا استراتژی ارتباطی را زودتر تدوین کنند که با مشکلات کاربرانی که نرم‌افزار جدید در حال حل آنها بود، ارتباط برقرار کند.

  1. برای گسترش دسترسی رسانه‌های اجتماعی

یک شرکت مدیریت املاک چند مکانه‌ای می‌خواست از رسانه‌های اجتماعی برای اهداف بازاریابی و ارتباط با ساکنان ساختمان‌های آپارتمانی خود استفاده بهتری کند. به جای استخدام یک مدیر تمام‌وقت رسانه‌های اجتماعی، مدیریت یک نماینده اجاره‌دهنده داوطلب از هر مکان را انتخاب کرد تا چند پست رسانه‌های اجتماعی در هفته ایجاد/فیلمبرداری کند.

این امر حضور شرکت در رسانه‌های اجتماعی را افزایش داد، در حالی که محتوا را برای هر ساختمان به صورت جداگانه سفارشی می‌کرد. همچنین به برخی از کارکنان این فرصت را داد تا مسئولیت نوآورانه‌ای را بر عهده بگیرند که به آنها امکان خلاقیت و توسعه مهارت‌های جدید و قابل انتقال را می‌داد.

نحوه پیاده‌سازی گسترش شغلی

هر سازمان باید رویکرد خاص خود را برای گسترش شغلی بر اساس صنعت، ساختار نیروی کار و نیازهای تجاری خود اتخاذ کند. در حالی که گسترش شغلی ممکن است در هر سازمان متفاوت به نظر برسد، برخی از بهترین شیوه‌های جهانی وجود دارد که منابع انسانی می‌تواند آنها را اتخاذ کند.

در اینجا چندین روش که منابع انسانی می‌تواند به طور مؤثر از فرآیند گسترش شغلی پشتیبانی کند، آورده شده است:

شفاف ارتباط برقرار کنید و کارکنان را مشارکت دهید: کارکنان در برابر تغییراتی که درک نمی‌کنند مقاومت خواهند کرد. با ارتباط منظم در مورد هدف گسترش شغلی و اینکه چگونه به نفع آنها و حرفه آنها خواهد بود، کارکنان احتمالاً مفهوم پذیرش مسئولیت‌های بیشتر را می‌پذیرند و از آن استقبال می‌کنند. به روزرسانی‌های دوره‌ای ارائه دهید، آنها را فعالانه در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت دهید و به نگرانی‌ها و سوالات آنها رسیدگی کنید. هنگامی که کارکنان احساس می‌کنند مطلع و درگیر هستند، با رضایت بیشتری مشارکت می‌کنند.

کارکنان را برای موفقیت با آماده‌سازی و آموزش کامل آماده کنید: گسترش شغلی معمولاً مستلزم کسب مهارت‌ها و/یا دانش جدید توسط کارکنان است. برنامه‌های جامع آموزشی و توسعه را اجرا کنید که کارکنان را برای انجام مؤثر وظایف و مسئولیت‌های گسترش یافته خود مجهز کند. اینها ممکن است شامل دوره‌های آنلاین، شبیه‌سازی‌های عملی، سمینارها، کارگاه‌ها یا مربی‌گری باشد.

رویکردی سنجیده برای پیاده‌سازی اتخاذ کنید: گسترش شغلی را به تدریج معرفی کنید. کارکنان برای آشنایی و انطباق با مسئولیت‌های جدید به زمان، حمایت و منابع نیاز دارند. وظایف جدید را به تدریج اضافه کنید، و اطمینان حاصل کنید که کارکنان بدون احساس غرق شدن و ناامیدی به سرعت به روز می‌شوند. مدیران باید ظرفیت و سطوح مهارت کارکنان را به دقت ارزیابی کنند و در صورت لزوم راهنمایی‌های حمایتی ارائه دهند.

بار کاری را متعادل نگه دارید: اگر کنترل نشود، گسترش شغلی می‌تواند باعث شود که یک نقش طاقت‌فرسا به نظر برسد. وظایف اضافه شده باید با مسئولیت‌های موجود متعادل باشند تا بار کاری قابل مدیریت باقی بماند و از فرسودگی شغلی جلوگیری شود. این فرآیند باید امکان تغییر اولویت‌ها، توزیع مجدد وظایف و تکمیل منابع را فراهم کند.

عملکرد و نتایج را پایش کنید: ابتکارات گسترش شغلی باید از نظر اثربخشی در دستیابی به اهداف شما، چه کاهش یکنواختی و چه بهره‌وری، ارزیابی شوند. شما می‌توانید تأثیر کلی گسترش شغلی را آشکار کنید و زمینه‌های بهبود را با ایجاد مکانیسم‌های ارزیابی عملکرد و بازخورد قابل دوام که پیشرفت کارکنان را ردیابی می‌کند و ورودی سازنده را جمع‌آوری می‌کند، شناسایی کنید. اطمینان حاصل کنید که انعطاف‌پذیری برای انجام تنظیمات لازم وجود دارد که موفقیت و رضایت کارکنان را با نقش‌های شغلی گسترش یافته به حداکثر می‌رساند.

کارکنان را به رسمیت بشناسید و پاداش دهید: تقدیر و نشان دادن قدردانی از کارکنان برای پذیرش الزامات گسترش شغلی، راه طولانی را در حفظ انگیزه و تقویت مشارکت آنها طی می‌کند. یک سیستم پاداش را به اجرا درآورید که از تلاش‌ها تقدیر می‌کند و مشارکت کارکنان را به نمایش می‌گذارد، به عنوان مثال، تقدیر عمومی، رویدادها و فعالیت‌های جشن، یا هدایا و پاداش‌ها.

گسترش شغلی ممکن است به عنوان درمانی برای کسالت خطوط مونتاژ بسیار تخصصی ایجاد شده باشد، اما همچنان در دنیای دیجیتال امروز مرتبط است. با افزایش تعداد وظایفی که خودکار یا دیجیتالی می‌شوند، نقش‌ها به طور طبیعی کوچک‌تر و تخصصی‌تر خواهند شد.

با گسترش شغلی که توسط منابع انسانی به خوبی پشتیبانی می‌شود، کارکنان می‌توانند مسئولیت‌های جدید را بپذیرند و چابک‌تر شوند. هنگامی که آنها پاداش به چالش کشیده شدن و رشد توانایی‌های خود را احساس کنند، مشارکت و تمایل آنها برای انجام کار در بالاترین سطح تقویت خواهد شد.

پرسش‌های متداول (FAQ)

گسترش شغلی عبارت است از افزودن وظایف تکمیلی در همان سطح به یک نقش موجود. این بدان معناست که یک کارمند فعالیت‌های اضافی و متفاوتی را در شغل فعلی خود انجام خواهد داد.

گسترش مشاغل بسیار تخصصی می‌تواند مفید باشد زیرا منجر به ایجاد طیف وسیع‌تری از فعالیت‌ها، کاهش یکنواختی، افزایش رضایت شغلی، یادگیری مهارت‌های جدید که به رشد شغلی کمک می‌کند و کسب استقلال، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی بیشتر می‌شود.

گسترش شغلی برای هر موقعیتی مناسب نیست. معایب آن شامل کاهش کارایی و کیفیت، خزش شغلی و هزینه‌های آموزشی بالاتر است. با این حال، با اجرای دقیق گسترش شغلی می‌توان معایب را کاهش داد.

به این پست امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *