مدیریت منابع انسانی

ایجاد انگیزه در کارکنان ، همه برنده اند!


ایجاد انگیزه در کارکنان 

همه برنده اند
مکس مسمر(مدیر علمل شرکت رابرت هاف – یکی از بزرگترین شرکت های استخدامی کارکنان)
ترجمه شیما جعفرزاده

انگیزه چیست ؟
انگیزه چیزعجیبی است. مدیران معمولا در تعریف آن دچار مشکل میشوند.اما زمانی متوجه میشوند تعریف آن چیست که در سازمانشانبه شدتباکاهش آنمواجه شوند، در آنزمان بهرهوری کاهش میبابد، از خلاقیت کارکنان کاسته میشود، کارکنان از کارخودخستهمیشوند، اشتباهات وبی دقتی ها زیاد میشود و کیفیت محصولات و خدمات پایین میآید.
چرابایددرکارکنان خودانگیزه ایجاد کنید؟
در محیط های کار مدرن کارمندانتاندوست دارند که در کار خود حرفه ای باشند ، افرادی که مهارت های خاص دارند و دارای تجارب خاص و گسترده ی مربوط به یک صنعت، یا تجربه ی عمیق و منحصر به فردی هستند که تکرارآن غیر ممکن است. آنها دوست دارند که بهجای “ورود به محیطکار- انجام وظایف- ترک محیط کار” سهمی در کار داشته باشند! درنتیجه آنها منبع اصلی ایده های شرکت شما و عامل مطرح شدن شرکتتان در جامعه هستند. شما برای طراحی و ساختن بهترین محصول ممکن یا ارائه بهترین خدمات به کارکنان خود اعتماد میکنید پس سودآوری و موفقیت کسب و کار شما بستگی به حضور کارکنانی دارد که انگیزه لازم و کافی را داشته باشند.
محاسبه هزینه جابه جایی
این سناریو را درنطر بگیرید، سناریویی که در اغلب شرکتها بیش از آنچه فکر میکنید رخ میدهد. “جان” واحدی 20 نفره را مدیریت میکند. یکی از کارکنان با نام “کرل” احساس میکند که قدر او را نمیدانند و همیشه نزد دوستان همکار خود این موضوع را مطرح میکند که جان مدیر ضعیفی است. دیگران کم کم به این موضوع توجه میکنند که به اندازهکافی شناخته نشده اند و کم کم شروع به شکایت میکنند. روحیه افراد تضعیف می شود ، گرایشات منفی افزایش میابد و بهره وری کاهش پیدا میکند ، جان هم با گروهش صحبتی نمیکند و چیزی به آنها نمیگوید چون نمیخواهد توجهی به موضوع داشته باشد یا آن را بدترکند.
یکی از کارکنان از محیط کار خود خسته می شود و کار در شرکت دیگر را می پذیرد، در حالی که جان به فکرجایگذین کردن اوست ( هزینه های تبلیغات آنلاین و استخدام جدید را نیزلحاظ کنید )، اعضای دیگر مجبور به کار بیشتر میشوند. جان کمتر میتواندبه نیازهای گروه توجهکند، گروه ساعت های طولانی و سختی را به کار میپردازدو روحیه س آنهابه شدت تضعیف می شود، کاستی در تعهدات دیده میشود و اشتباهات نمایان میشود و سرانجامبهره وری کل واحدکاهش می یابد.
جان پس از چند ماه مصاحبه بامتقاضیان شغل، یک کارمند جدید استخدام میکند. این عضو جدید برای هماهنگ شدن با تمام گروه و کارها به هفته ها زمان احتیاج دارد. حالا توجه جان به آموزش نیروی جدید معطوف است که امید دارد پس از انکه کاملابا محیط سازگار شد از فشار کاری بکاهد . اما غفل از چاره اندیشی به قوت خود باقی است در این میان یکی دیگر از اعضای تیم از گروه می رود و چرخه فوق دوباره تکرار میشود.
زمانی که کارکنان شما از کار خود راضی نیستند یا از محیط کار خارج میشوند یا باعث خارج شدن دیگران از محیط کار میشنوند

به این پست امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *