مدیریت منابع انسانی

چگونه بهره‌ وری کارکنان را اندازه‌گیری کنیم؟

چگونه بهره‌وری کارکنان را اندازه‌گیری کنیم؟

کارکنان شاد ۱۲٪ بهره‌ورتر هستند و شرکت‌هایی که رفاه کارکنان را در اولویت قرار می‌دهند، در نتیجه ۳.۲ برابر قیمت سهام بالاتری را تجربه می‌کنند. اندازه‌گیری بهره‌وری به شما کمک می‌کند تا اقدامات خود را در جایی که بیشترین اهمیت را دارد متمرکز کنید و در نهایت عملکرد را بهبود بخشید.

بهره‌وری کارکنان شامل ایجاد تعادل بین کارایی و کیفیت، همسو کردن اهداف فردی با استراتژی شرکت و فراهم کردن شرایطی برای شکوفایی کارکنان است. با این حال، دانستن اینکه چگونه بهره‌وری کارکنان را اندازه‌گیری کنید، به همان اندازه مهم است که بدانید چگونه آن را افزایش داده و حفظ کنید.

این مقاله به بررسی این موضوعات می‌پردازد: چرا اندازه‌گیری بهره‌وری کارکنان اهمیت دارد، اشتباهات رایجی که باید از آن‌ها اجتناب کرد، چه معیارهایی را باید در اندازه‌گیری خود استفاده کنید، و راه‌های عملی که منابع انسانی می‌تواند از طریق آن‌ها تصویر کاملی از عملکرد به دست آورد.

برای کسب اطلاعات بیشتر درخصوص “رفاه و بهره وری کارکنان” کلیک کرده و مقاله را بخوانید.

چرا باید بهره‌ وری کارکنان را اندازه‌گیری کنید؟

اندازه‌گیری بهره‌ وری کارکنان نشان می‌دهد که کارها در مقایسه با منابع سرمایه‌گذاری شده، با چه میزان کارایی انجام می‌شوند. با بررسی تعادل بین ورودی و خروجی، تحلیل بهره‌وری به منابع انسانی و مدیران کمک می‌کند تا بفهمند کارکنان در چه زمینه‌هایی برتری دارند، تیم‌ها چگونه با یکدیگر همکاری می‌کنند و آیا منابع به طور مؤثر استفاده می‌شوند یا خیر. این تحلیل همچنین بینش‌هایی را فراهم می‌کند که مشارکت کارکنان را به عملکرد مرتبط می‌سازد و تصمیم‌گیری در مورد استخدام، آموزش و تخصیص منابع را هدایت می‌کند.

چالش‌های اندازه‌گیری بهره‌ وری کارکنان

تحلیل بهره‌ وری تنها به پیگیری ساعات کاری یا خروجی محدود نمی‌شود. بیشتر کارها با چالش‌هایی همراه هستند که در نقش‌ها، بخش‌ها و حتی فصول مختلف، متفاوت است. در موقعیت‌هایی که موفقیت با حل مسئله، نوآوری و خلاقیت تعریف می‌شود، معیارهای استانداردی مانند تعداد تماس‌های پاسخ داده شده یا واحدهای تولید شده، ارزش واقعی مشارکت کارکنان را نشان نمی‌دهند.

تمرکز صرف بر اعداد (مانند تعداد ایمیل‌های ارسال شده یا ساعات ثبت شده) می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد، زیرا پاداش دادن به سرعت به جای کیفیت می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی شود. به عنوان مثال، یک کمپین بازاریابی ویروسی تأثیرگذارتر از وظایف کوچک‌تر و قابل اندازه‌گیری‌تر است. یا اگر شرکتی توسعه‌دهندگان نرم‌افزار خود را فقط بر اساس تعداد خطوط کدی که تولید می‌کنند ارزیابی کند، ممکن است در نهایت کیفیت را فدای کمیت کند.

علاوه بر این، در حالی که ابزارهای نظارت دیجیتال، رصد بهره‌ وری را آسان‌تر می‌کنند، اما اگر کارکنان احساس کنند که تحت نظارت هستند و نه حمایت، می‌توانند اعتماد آن‌ها را از بین ببرند.

استانداردهای بهره‌ وری نیز بر اساس صنعت، نقش و حتی زمان سال متفاوت است. به عنوان مثال، کارکنان خرده‌فروشی معمولاً در فصول تعطیلات بسیار بهره‌ورتر هستند، در حالی که مشاوران معمولاً در طول چرخه‌های پروژه شلوغ‌ترین زمان خود را دارند. از آنجایی که هیچ رویکرد یکسانی برای اندازه‌گیری بهره‌وری و عملکرد کارکنان وجود ندارد، این فرآیند باید زمینه و کیفیت را در نظر گرفته و اعتماد را در میان کارکنان تقویت کند.

نمونه‌هایی از معیارهای رایج بهره‌وری کارکنان

بسیاری از سازمان‌ها با پیگیری چند معیار ساده بهره‌وری شروع می‌کنند. این معیارها یک تصویر کلی سریع از کارایی، تعادل حجم کاری و سلامت محیط کار ارائه می‌دهند. اگرچه این‌ها همه زوایا را پوشش نمی‌دهند، اما یک مبنای مفید را قبل از افزودن روش‌های دقیق‌تر فراهم می‌کنند. در اینجا لیستی از معیارهای رایج بهره‌وری کارکنان آورده شده است:

  • خروجی به ازای هر ساعت کار: پیگیری خروجی به ازای هر ساعت کار می‌تواند گلوگاه‌ها یا الگوهای کار بیش از حد و فرسودگی شغلی را آشکار کند. این معیار به شما امکان می‌دهد فرصت‌های بهبود فرآیند را شناسایی کنید.
  • درآمد به ازای هر کارمند: این شاخص کلیدی عملکرد (KPI) نشان می‌دهد که آیا اندازه نیروی کار و خروجی با اهداف کسب‌وکار همسو است تا اثربخشی کارکنان را مشخص کند.
  • اهداف تکمیل شده در مقابل اهداف محول شده: این معیار به رهبران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا حجم کاری با انتظارات مطابقت دارد یا نیاز به تغییر دارد. این امر کارکنان را در قبال عملکردشان پاسخگو نگه می‌دارد و آن‌ها را تشویق می‌کند تا مالکیت آن را بر عهده بگیرند.
  • زمان صرف شده برای وظایف در مقابل خروجی تحویل داده شده: این معیار نشان می‌دهد که آیا ساعات کاری به نتایج ملموس تبدیل می‌شود یا هدر می‌رود. به عنوان مثال، مایکروسافت دریافت که ارزشمندترین ساعات کاری کارکنان اغلب به دلیل برنامه‌های دیگران از بین می‌رود، به طوری که هر دو دقیقه یک‌بار—مجموعاً ۲۷۵ بار در روز—توسط جلسات، ایمیل‌ها یا چت‌ها وقفه ایجاد می‌شود.
  • کیفیت کار:معیارهای کیفیت تضمین می‌کنند که بهره‌وری فقط به سرعت انجام کارها توسط کارکنان مربوط نمی‌شود. کار باید دقیق و تأثیرگذار باشد تا از هدر رفتن خروجی بالا به دلیل خطاهای متعدد جلوگیری شود.
  • نرخ مشارکت و غیبت کارکنان: این شاخص‌های کلیدی عملکرد، سلامت محیط کار را منعکس می‌کنند. بهره‌وری پایدار به انگیزه کارکنان برای حضور در محل کار و ارائه بهترین عملکردشان بستگی دارد.
  • شاخص خالص ترویج‌کنندگان کارکنان (eNPS): این شاخص احساسات کلی کارکنان نسبت به محیط کار را منعکس می‌کند. امتیاز بالاتر نشان می‌دهد که کارکنان احساس مثبتی نسبت به تجربه خود دارند که این امر از انگیزه و در نتیجه بهره‌وری حمایت می‌کند.

ابزارهایی برای پیگیری معیارهای بهره‌وری کارکنان

ابزارهای مختلفی برای پیگیری این معیارها وجود دارد. هنگامی که این ابزارها با هم ترکیب شوند، به منابع انسانی کمک می‌کنند تا اعداد خام را به یک گزارش منسجم از بهره‌وری کارکنان تبدیل کنند که نقاط قوت و زمینه‌های بهبود را برجسته می‌کند:

  • ابزارهای ردیابی زمان: ابزارهایی مانند Toggl و Clockify به ثبت ساعات کاری و تفکیک وظایف کمک می‌کنند.
  • نرم‌افزارهای منابع انسانی: Workday، BambooHR و ADP نمونه‌هایی از ابزارهایی هستند که داده‌های خروجی، غیبت و عملکرد را در گزارش‌های بهره‌وری کارکنان ادغام می‌کنند.
  • ابزارهای نظرسنجی: از ابزارهایی مانند Qualtrics و Culture Amp برای جمع‌آوری داده‌های eNPS، مشارکت و بازخورد برای سازمان خود استفاده کنید.

۲۰ روش مفید برای اندازه‌گیری بهره‌وری کارکنان

اندازه‌گیری مؤثر بهره‌وری نیازمند ترکیبی از روش‌هاست. ما قصد داریم نگاهی دقیق‌تر به ۲۰ رویکرد بیندازیم که بر اساس معیارهای رایج معرفی شده در بالا ساخته شده و آن‌ها را با جزئیات، زمینه و دیدگاه‌های جدید گسترش می‌دهند. این روش‌ها در کنار هم، دیدی عمیق‌تر و جامع‌تر از نحوه مشارکت کارکنان، محل بروز چالش‌ها و عوامل حمایت‌کننده از عملکرد بلندمدت ارائه می‌دهند.

۱. ردیابی زمان

ردیابی زمان به مدیران امکان می‌دهد ببینند کارکنان ساعات کاری خود را چگونه صرف می‌کنند. با نظارت بر اینکه چه مقدار زمان به وظایف یا پروژه‌های خاصی اختصاص می‌دهند، کسب‌وکارها می‌توانند گلوگاه‌ها، فعالیت‌هایی که بیش از حد انتظار زمان می‌برند و زمینه‌هایی که می‌توان کارایی را بهبود بخشید، شناسایی کنند. این روش برای تشخیص ناکارآمدی‌ها و بهبود تخصیص کار حیاتی است. هنگامی که به طور شفاف اجرا شود، به تضمین حجم کاری منصفانه و جلوگیری از تأثیر برنامه‌ریزی ضعیف بر بهره‌وری کمک می‌کند.

۲. نرخ تکمیل وظایف

نرخ تکمیل وظایف، نسبت وظایف تمام شده به کل وظایف محول شده را اندازه‌گیری می‌کند. این معیار عملی است زیرا نشان می‌دهد که آیا حجم کاری واقع‌بینانه است و آیا کارکنان می‌توانند به مهلت‌های خود پایبند باشند. به عنوان مثال، اگر یک کارمند ۸ وظیفه از ۱۰ وظیفه خود را تکمیل کند، نرخ تکمیل او ۹۰٪ است. نرخ پایین مداوم ممکن است نشان‌دهنده اهداف غیرواقعی یا نیاز به حمایت بیشتر باشد. از سوی دیگر، نرخ بالا نشان‌دهنده کارایی و قابلیت اطمینان در برآورده کردن انتظارات است.

۳. ارزیابی همتایان (Peer Reviews)

ارزیابی همتایان، بهره‌وری تیمی را برجسته کرده و همکاری و اثربخشی را که اعداد خام نمی‌توانند نشان دهند، ثبت می‌کند. این ارزیابی‌ها اغلب کار تیمی، ارتباطات و همکاری را منعکس می‌کنند—ویژگی‌هایی که مستقیماً بر عملکرد کلی تأثیر می‌گذارند اما اندازه‌گیری آن‌ها دشوار است. با جمع‌آوری نظرات همتایان، سازمان‌ها می‌توانند نقاط کور را کشف کرده، فرهنگ پاسخگویی را تقویت کنند و پویایی تیم را بهبود بخشند.

۴. امتیازات رضایت مشتری

امتیازات رضایت مشتری (CSAT) به طور مستقیم بهره‌وری را به نتایج مشتری مرتبط می‌کند، به ویژه در نقش‌های خدماتی یا رو در رو با مشتری. از آنجا که مشتریان در نهایت موفقیت کسب‌وکار را هدایت می‌کنند، CSAT یک معیار خارجی قوی برای بهره‌وری فراهم می‌کند. امتیازات بالای CSAT نشان می‌دهد که کارکنان به طور مؤثر نیازها را برآورده می‌کنند، مشکلات را حل می‌کنند و تجربیات مثبتی ایجاد می‌کنند. از سوی دیگر، امتیازات پایین می‌تواند شکاف‌ها در کیفیت خدمات یا ارتباطات را برجسته کند.

۵. خودارزیابی

خودارزیابی، پاسخگویی و خودآگاهی را تشویق می‌کند که برای رشد مداوم ضروری هستند. این روش همچنین می‌تواند شکاف بین برداشت فرد و ارزیابی مدیر را آشکار کند. به عنوان مثال، یک کارمند ممکن است معتقد باشد که در مدیریت زمان عالی عمل می‌کند، در حالی که مدیر او فضایی برای بهبود می‌بیند. پرداختن به این تفاوت‌ها منجر به توسعه هدفمندتر می‌شود.

۶. ارزیابی مدیران

ارزیابی مدیران، داده‌های کمی عملکرد کارکنان را با قضاوت کیفی متعادل می‌کند. سرپرستان نه تنها خروجی‌های تکمیل شده، بلکه کیفیت، به موقع بودن و سهم کلی آن‌ها در اهداف تیم را نیز در نظر می‌گیرند. این ارزیابی‌ها ارزشمند هستند زیرا مدیران اغلب دید وسیع‌تری از نحوه همسویی عملکرد فردی با اولویت‌های شرکت دارند. هنگامی که با معیارهای عینی همراه شوند، به ایجاد یک تصویر عملکرد منصفانه و جامع کمک می‌کنند.

۷. پیگیری اهداف (OKRs/KPIs)

پیگیری اهداف، عملکرد را نظارت می‌کند تا اطمینان حاصل شود که خروجی با اولویت‌های کسب‌وکار همسو است. به عنوان مثال، یک تیم فروش ممکن است هدفی برای انجام ۱۵ دمو در هر ماه تعیین کند و پیگیری پیشرفت به سمت آن هدف نشان می‌دهد که آن‌ها نسبت به نیازهای کسب‌وکار چقدر بهره‌ور هستند. این روش کارکنان را بر روی فعالیت‌های با ارزش بالا متمرکز نگه می‌دارد و شفافیت در مورد انتظارات و دستاوردها را فراهم می‌کند.

۸. نرخ تکمیل پروژه

نرخ تکمیل پروژه ارزیابی می‌کند که پروژه‌ها چقدر در محدوده تعیین شده باقی می‌مانند و به مهلت‌های خود پایبند هستند. نرخ تکمیل بالا نشان می‌دهد که کارکنان به طور مؤثر وظایف را مدیریت کرده و برای رسیدن به اهداف هماهنگ هستند. برعکس، تأخیرهای مکرر یا از دست دادن نقاط عطف، نشان‌دهنده مشکلات در برنامه‌ریزی، اجرا یا مدیریت حجم کاری است. این معیار به ویژه برای سازمان‌هایی که به کارهای پروژ محور وابسته هستند، اهمیت دارد.

۹. معیارهای کنترل کیفیت

بهره‌وری فقط به کمیت مربوط نمی‌شود، بلکه به کیفیت نیز بستگی دارد. معیارهای کنترل کیفیت به تشخیص خطاها یا سطح نقص در خروجی‌ها کمک می‌کنند—به عنوان مثال، نرخ خطای پایین نشان می‌دهد که کارکنان ارزش را به طور کارآمد ارائه می‌دهند. از سوی دیگر، نرخ خطای بالا نشان‌دهنده ناکارآمدی‌هایی است که هزینه‌ها را افزایش داده و ارزش را کاهش می‌دهد. پیگیری کیفیت تضمین می‌کند که بهره‌وری به قیمت استانداردهای عملکرد تمام نشود.

  1. ارقام فروش یا حفظ مشتری

این معیار نشان‌دهنده درآمد حاصل از فروش یا مشتریان حفظ شده است و بهره‌وری را به نتایج مالی مرتبط می‌کند. به عنوان مثال، یک نماینده فروش که ۱۰۰ هزار دلار کسب‌وکار جدید به دست می‌آورد، مدرک قابل اندازه‌گیری از مشارکت خود ارائه می‌دهد. به طور مشابه، حفظ مشتریان در طول زمان، بهره‌وری مداوم و مدیریت روابط را منعکس می‌کند. این نتایج مالی مستقیماً به عملکرد شرکت مرتبط هستند و آن‌ها را برای ارزیابی بهره‌وری در موقعیت‌های درآمدزا بسیار مفید می‌سازد.

۱۱. حضور و غیبت

پیگیری حضور و غیبت، بینشی در مورد مشارکت کارکنان و قابلیت اطمینان کلی آن‌ها فراهم می‌کند. غیبت‌های غیرمنتظره مکرر می‌تواند نشان‌دهنده فرسودگی شغلی، مشکلات سلامتی یا عدم مشارکت باشد که همگی بهره‌وری را کاهش می‌دهند. از سوی دیگر، حضور مداوم نشان‌دهنده تعهد و ثبات است. اگرچه این یک معیار مستقیم از خروجی کار نیست، اما غیبت به شدت بر عملکرد و برنامه‌ریزی تیم تأثیر می‌گذارد.

۱۲. تعادل حجم کاری

تحلیل تعادل حجم کاری به تضمین توزیع منصفانه وظایف در یک تیم کمک می‌کند. اگر برخی از کارکنان به طور مداوم بیش از حد بار کاری داشته باشند در حالی که دیگران کم‌کار هستند، بهره‌وری کلی آسیب می‌بیند. حجم کاری متعادل از فرسودگی شغلی جلوگیری می‌کند، روحیه را حفظ می‌کند و از مهارت‌های کارکنان بهتر استفاده می‌کند. این معیار به مدیران کمک می‌کند تا وظایف را برای بهینه‌سازی کارایی تیم تنظیم کنند.

۱۳. استفاده از ابزارهای بهره‌وری

استفاده از ابزارهایی مانند Asana، Slack یا Jira نشان می‌دهد که آیا کارکنان منابع مناسبی برای کار مؤثر در اختیار دارند یا خیر. این پلتفرم‌ها ارتباطات، مدیریت وظایف و همکاری را ساده می‌کنند. نظارت بر استفاده از آن‌ها می‌تواند نشان دهد که آیا تیم‌ها از جریان‌های کاری کارآمد استقبال می‌کنند یا فرآیندهای دستی مانع پیشرفت آن‌ها شده است. پذیرش صحیح ابزارها اغلب یک محرک قوی برای افزایش بهره‌وری است.

۱۴. نظرسنجی‌های مشارکت کارکنان

نظرسنجی‌های مشارکت کارکنان بینش‌هایی در مورد انگیزه، رضایت و همسویی کارکنان با فرهنگ شرکت فراهم می‌کنند. مشارکت بالاتر اغلب با بهره‌وری بهتر همبستگی دارد، زیرا کارکنان مشارکت‌جو متعهدتر و فعال‌تر هستند. برعکس، مشارکت پایین می‌تواند خطرات جابجایی کارکنان و کاهش خروجی را آشکار کند. نظرسنجی‌های منظم به سازمان‌ها کمک می‌کند تا احساسات را پیگیری کرده و قبل از کاهش بهره‌وری، بهبودها را اعمال کنند.

۱۵. نسبت‌های خروجی به ورودی

نسبت‌های خروجی به ورودی اندازه‌گیری می‌کنند که چه مقدار ارزش نسبت به زمان یا منابع سرمایه‌گذاری شده ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، اگر یک طراح ۱۰ گرافیک با کیفیت بالا در ۴۰ ساعت تولید کند، نسبت او ۰.۲۵ گرافیک در ساعت است. مقایسه نسبت‌ها در تیم‌های مختلف به تضمین ارزیابی‌های منصفانه بهره‌وری بر اساس نتایج و نه فقط تلاش، کمک می‌کند. این روش شناسایی همزمان افراد با عملکرد بالا و ناکارآمدی‌ها را آسان‌تر می‌کند.

۱۶. توافق‌نامه‌های سطح خدمات (SLAs)

در نقش‌های خدماتی، SLAها اندازه‌گیری می‌کنند که کارکنان با چه سرعتی و به چه شکل مؤثری به نیازهای مشتریان پاسخ می‌دهند. برآورده کردن یا فراتر رفتن از اهداف SLA—مانند حل تیکت‌های IT در یک بازه زمانی مشخص—نشان‌دهنده بهره‌وری قوی است. SLAها ارزشمند هستند زیرا مستقیماً عملکرد کارکنان را به رضایت مشتری و کارایی عملیاتی مرتبط می‌کنند.

۱۷. بازگشت سرمایه آموزش (بهره‌وری یادگیری)

بازگشت سرمایه آموزش ارزیابی می‌کند که آیا برنامه‌های یادگیری منجر به بهبودهای ملموس در بهره‌وری می‌شوند یا خیر. به عنوان مثال، اگر یک نماینده فروش پس از آموزش ۲۰٪ معاملات بیشتری را ببندد، این نشان می‌دهد که برنامه تأثیر قابل اندازه‌گیری داشته است. منابع انسانی می‌تواند این دستاوردها را محاسبه کند تا ارزش سرمایه‌گذاری‌های آموزشی را ارزیابی کرده و مشخص کند کدام برنامه‌ها باید گسترش یافته یا تنظیم شوند.

۱۸. بازخورد ۳۶۰ درجه

بازخورد ۳۶۰ درجه ورودی‌ها را از منابع متعدد—مدیران، همتایان، زیردستان مستقیم و حتی مشتریان—جمع‌آوری می‌کند. این روش جامع، دیدی کامل از بهره‌وری ارائه می‌دهد و هم عملکرد فنی و هم اثربخشی بین فردی را در بر می‌گیرد. این روش به کشف نقاط کور کمک کرده و بازخورد غنی‌تری نسبت به ارزیابی‌های تک منبعی فراهم می‌کند و آن را به ابزاری قدرتمند برای توسعه کارکنان تبدیل می‌کند.

۱۹. ساعات قابل صورت‌حساب (Billable Hours)

در صنایعی مانند مشاوره یا حقوق، ساعات قابل صورت‌حساب مقدار زمانی را که کارکنان مستقیماً به کار مشتری اختصاص می‌دهند، اندازه‌گیری می‌کند. این معیار به طور مستقیم بهره‌وری را به درآمدزایی مرتبط می‌کند و آن را برای برنامه‌ریزی مالی بسیار عملی می‌سازد. پیگیری ساعات قابل صورت‌حساب همچنین به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نیازهای نیروی انسانی را در زمان اوج کاری پیش‌بینی کرده و اطمینان حاصل کنند که پروژه‌ها به اندازه کافی منابع دارند.

۲۰. تعداد نوآوری‌ها یا ایده‌های ارائه شده

برای نقش‌های خلاق و فنی، بهره‌وری فقط به حجم خروجی مربوط نمی‌شود، بلکه به نوآوری نیز بستگی دارد. شمارش تعداد ایده‌های جدید، پتنت‌ها یا بهبودهای فرآیندی ارائه شده نشان می‌دهد که کارکنان چگونه به رشد و رقابت‌پذیری بلندمدت کمک می‌کنند. تشویق و اندازه‌گیری نوآوری تضمین می‌کند که بهره‌وری شامل مشارکت‌های آینده‌نگرانه نیز می‌شود که به نفع کسب‌وکار در طول زمان است.

چگونه بهره‌ وری کارکنان را افزایش دهیم؟

افزایش بهره‌ وری حیاتی است، اما فراموش نکنید که بهره‌وری و رفاه دست در دست هم دارند. به حداکثر رساندن بهره‌وری شامل ایجاد شرایطی است که به کارکنان انگیزه می‌دهد تا بهترین کار خود را بدون قربانی کردن سلامت (روانی یا جسمی) خود انجام دهند. هنگامی که کارکنان با منابعی برای مدیریت سلامت و استرس و تعادل حمایت می‌شوند، بهره‌ وری به طور طبیعی به دنبال آن می‌آید.

اقدامات ساده‌ای مانند تشویق به استراحت‌های کوتاه، احترام به ساعات بدون ایمیل و الگو قرار دادن مرزها در سطح رهبری، از فرسودگی شغلی جلوگیری کرده و در عین حال عملکرد را پایدار نگه می‌دارد. در واقع، کارمندانی که بین جلسات استراحت‌های کوتاه (micro-breaks) دارند، استرس کمتر و تمرکز بالاتری را گزارش می‌دهند.

علاوه بر این، سرمایه‌گذاری در توسعه حرفه‌ای مهارت‌ها را تقویت کرده و به کارکنان نشان می‌دهد که سازمان برای رشد آن‌ها ارزش قائل است. بر اساس گزارش لینکدین، ۹۴٪ از کارکنان در شرکتی که در یادگیری آن‌ها سرمایه‌گذاری کند، مدت طولانی‌تری می‌مانند.

کارکنان همچنین زمانی که احساس امنیت برای ابراز نظر و ارزش‌گذاری برای مشارکت‌هایشان می‌کنند، احساس نوآوری و همکاری بیشتری دارند. قدردانی انگیزه را تقویت می‌کند، در حالی که ایمنی روانی ترس را از بین می‌برد. این دو با هم، محیطی را ایجاد می‌کنند که کارکنان را قادر به موفقیت می‌سازد.

در عین حال، به یاد داشته باشید که بازخورد نباید فقط از بالا به پایین باشد. حتماً از حلقه‌های بازخورد و ارتباطات دو طرفه استفاده کنید—این کار به کارکنان قدرت می‌دهد تا صدایی داشته باشند، که منجر به تصمیمات آگاهانه‌تر و افزایش مشارکت می‌شود.

ارائه ترتیبات کاری انعطاف‌پذیر نیز می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد، زیرا به کارکنان کمک می‌کند تا مسئولیت‌های شخصی خود را متعادل کرده و در عین حال بهره‌وری کاری را به حداکثر برسانند. در واقع، ۴۳٪ از کارمندانی که انعطاف‌پذیری دارند، عملکرد بالاتری نسبت به کسانی که برنامه‌های کاری سخت‌گیرانه دارند، نشان می‌دهند.

و در آخر، فرسودگی شغلی را شناسایی و کاهش دهید. به حداکثر رساندن بهره‌ وری کارکنان به معنای مدیریت واقع‌بینانه حجم کاری و رسیدگی به علائم اولیه فرسودگی شغلی است تا بتوانید مشکل را در نطفه خفه کنید.

۱۳ اشتباه در اندازه‌گیری بهره‌وری و نحوه اجتناب از آن‌ها

در اینجا برخی از اشتباهات رایجی که منابع انسانی ممکن است هنگام اندازه‌گیری بهره‌ وری کارکنان مرتکب شوند، و همچنین کارهایی که می‌توانید برای جلوگیری از آن‌ها انجام دهید، آورده شده است:

اشتباه ۱: مدیریت ذره‌بینی یا نظارت بیش از حد

پیگیری هر حرکت، استقلال را خفه کرده و اعتماد را کاهش می‌دهد. کارکنان ممکن است فقط برای اینکه مشغول به نظر برسند کار کنند، نه اینکه بر روی نتایج معنادار تمرکز کنند. با گذشت زمان، این امر باعث عدم مشارکت شده و می‌تواند استعدادها را از سازمان دور کند.

راه‌حل سریع: به جای فعالیت‌ها، بر روی نتایج تمرکز کنید. اهداف روشنی تعیین کنید و به کارکنان اجازه دهید خودشان نحوه دستیابی به آن‌ها را انتخاب کنند. از ابزارهایی استفاده کنید که از شفافیت و پاسخگویی حمایت می‌کنند بدون اینکه هر حرکت را ردیابی کنند.

اشتباه ۲: تمرکز صرف بر خروجی‌ها

کمیت بدون کیفیت نتایج گمراه‌کننده‌ای ایجاد می‌کند. کارکنان ممکن است با عجله کارها را انجام دهند، از گوشه‌ها بزنند یا کاری تولید کنند که نیاز به بازنگری دارد، که منجر به ناکارآمدی، نتایج ضعیف برای مشتری و هدر رفتن منابع می‌شود.

راه‌حل سریع: کمیت را با کیفیت متعادل کنید. نرخ خطا، بازخورد مشتری یا ارزیابی همتایان را به تحلیل بهره‌وری خود اضافه کنید.

اشتباه ۳: استفاده از یک فرمول بهره‌ وری برای همه نقش‌ها

یک رویکرد یکسان، ارزش خاص هر نقش را نادیده می‌گیرد. به عنوان مثال، اندازه‌گیری کارکنان بازاریابی بر اساس ارقام فروش، تأثیر واقعی کمپین‌های آن‌ها را نادیده می‌گیرد. این نه تنها ارزیابی‌های ناعادلانه‌ای تولید می‌کند، بلکه کارمندانی را که مشارکت‌هایشان به درستی شناخته نمی‌شود، دلسرد می‌کند.

راه‌حل سریع: معیارها را بر اساس بخش یا نوع شغل سفارشی کنید. تیم‌های فروش ممکن است بر اساس حفظ مشتری اندازه‌گیری شوند، در حالی که بازاریابی می‌تواند از طریق تأثیر کمپین پیگیری شود.

اشتباه ۴: نادیده گرفتن زمینه (مانند حجم کاری، استرس یا ابزارها)

نادیده گرفتن عوامل خارجی منجر به نتیجه‌گیری‌های ناعادلانه در مورد عملکرد کارکنان می‌شود. افت بهره‌ وری ممکن است ناشی از سیستم‌های ضعیف، حجم کاری سنگین یا عدم شفافیت باشد، نه کمبود تلاش. عدم درک این زمینه، خطر سرزنش کارکنان به جای رفع مشکلات سیستمی را به همراه دارد.

راه‌حل سریع: از تحلیل جامع استفاده کنید. داده‌ها (زمان صرف شده، خروجی‌ها) را با نظرسنجی‌ها و بازخورد مدیران ترکیب کنید تا تصویر کاملی از عملکرد کارکنان به دست آورید.

اشتباه ۵: به اشتراک نگذاشتن بینش‌های بهره‌ وری

مخفی نگه داشتن داده‌ها، انگیزه و اعتماد را تضعیف می‌کند. کارکنان احساس می‌کنند از تصمیماتی که بر رشد آن‌ها تأثیر می‌گذارد، کنار گذاشته شده‌اند و فرصت‌های بهبود عملکرد را از دست می‌دهند. عدم شفافیت همچنین می‌تواند سوءظن در مورد نحوه استفاده از داده‌ها را ایجاد کند.

راه‌حل سریع: داده‌های خود را در گزارش‌های بهره‌ وری شفاف و مشارکتی ارائه دهید. بینش‌ها را به طور منظم به اشتراک بگذارید تا کارکنان بدانند عملکردشان چگونه است و چگونه می‌توانند بهبود یابند. شفافیت نه تنها پاسخگویی را افزایش می‌دهد، بلکه به کارکنان کمک می‌کند تا در سفر بهره‌ وری احساس مشارکت کنند.

اشتباه ۶: برابر دانستن همه ساعات کاری

همه ساعات کاری ارزش یکسانی تولید نمی‌کنند. فعالیت‌های با ارزش بالا مانند حل مسئله یا نوآوری، کسب‌وکار را به جلو می‌برند، در حالی که کارهای کم‌ارزش مانند کارهای اداری روتین، اغلب فقط زمان را مصرف می‌کنند. برابر دانستن همه ساعات، خطر کم‌ارزش شمردن مشارکت‌های واقعی و بزرگ‌نمایی کارهای بیهوده را به همراه دارد.

راه‌حل سریع: تفاوت بین کار عمیق و ارزش‌آفرین (مانند توسعه‌دهنده نرم‌افزاری که یک ویژگی جدید برای اپلیکیشن می‌سازد) و کار روتین/اداری (مانند چک کردن ایمیل‌ها) را تشخیص دهید. از تحلیل بهره‌وری برای بهبود زمان صرف شده بر روی فعالیت‌های با تأثیر بالا استفاده کنید.

اشتباه ۷: اتکای بیش از حد به ابزارهای نظارتی

نظارت بیش از حد باعث ایجاد استرس شده و به جای بهره‌ وری واقعی، “کار نمایشی” را تقویت می‌کند. کارکنان ممکن است انرژی خود را صرف تلاش برای مشغول به نظر رسیدن کنند تا انجام کارهای ارزشمند. این محیط همچنین می‌تواند باعث ایجاد نارضایتی و کاهش اعتماد بلندمدت شود.

راه‌حل سریع: از فناوری برای فعال کردن بهره‌وری استفاده کنید، نه کنترل آن. به عنوان مثال، ردیابی زمان باید به کارکنان در خودمدیریتی کمک کند، نه اینکه استرس یا بی‌اعتمادی ایجاد کند.

اشتباه ۸: نادیده گرفتن داده‌های مشارکت کارکنان

هنگامی که مشارکت پایین است، بهره‌وری به شدت کاهش می‌یابد. کارکنان بی‌انگیزه، بیشتر مستعد اشتباه هستند و احتمال ترک کارشان بیشتر است. نادیده گرفتن این داده‌ها به معنای از دست دادن علائم هشداردهنده اولیه فرسودگی شغلی یا جابجایی کارکنان است.

راه‌حل سریع: نظرسنجی‌ها (eNPS، امتیازات مشارکت) را در تحلیل بهره‌وری خود بگنجانید. کارکنان مشارکت‌جو به طور مداوم بهره‌ورتر هستند و کمتر به دنبال کارفرمای دیگری می‌گردند.

اشتباه ۹: اندازه‌گیری بهره‌ وری به صورت مجزا

پیگیری ساعات یا وظایف بدون در نظر گرفتن نتایج، حس پیشرفت کاذبی ایجاد می‌کند. کارکنان ممکن است مشغول به نظر برسند اما نتوانند تأثیر واقعی برای کسب‌وکار ایجاد کنند. این رویکرد به فعالیت پاداش می‌دهد نه به نتایج، که می‌تواند تلاش‌ها را با اهداف شرکت ناهماهنگ کند.

راه‌حل سریع: داده‌های بهره‌وری را به سودآوری، رضایت مشتری و نوآوری مرتبط کنید. این تضمین می‌کند که اندازه‌گیری، تأثیر واقعی بر اهداف کسب‌وکار را منعکس می‌کند.

اشتباه ۱۰: عدم آموزش مدیران در مورد شیوه‌های اندازه‌گیری

مدیران آموزش ندیده ممکن است داده‌های بهره‌ وری را به اشتباه تفسیر کرده و کارکنان را ناعادلانه ارزیابی کنند. این می‌تواند به روحیه آسیب برساند، تعصب ایجاد کند و فرصت‌های بهبود معنادار را از بین ببرد. با گذشت زمان، این امر به اعتماد بین تیم‌ها و رهبری آسیب می‌رساند.

راه‌حل سریع: مدیران را در مورد تفسیر صحیح داده‌های بهره‌وری آموزش دهید. بدون آموزش، آن‌ها ممکن است اعضای تیم خود را ناعادلانه ارزیابی کنند یا فرصت‌های بهبود را از دست بدهند.

اشتباه ۱۱: پیچیده کردن بیش از حد معیارها

استفاده از KPIهای بیش از حد، کارکنان را گیج کرده و تمرکز را از بین می‌برد. سیستم‌های پیچیده به جای ایجاد شفافیت، دانستن اینکه چه چیزی بیشترین اهمیت را دارد، دشوارتر می‌کنند. این امر تصمیم‌گیری را کند کرده و اثربخشی اندازه‌گیری را کاهش می‌دهد.

راه‌حل سریع: سیستم‌های اندازه‌گیری را ساده و قابل اجرا نگه دارید. KPIهای بیش از حد می‌توانند گیج‌کننده باشند و ارزیابی را دشوارتر کنند. ترکیبی از چهار تا شش معیار را انتخاب کنید که با استراتژی همسو باشند.

اشتباه ۱۲: عدم اقدام بر اساس بینش‌های بهره‌وری

جمع‌آوری داده‌ها بدون پیگیری، باعث ناامیدی می‌شود. کارکنان ممکن است احساس کنند تلاش‌هایشان بدون هدف نظارت می‌شود که منجر به عدم مشارکت می‌شود. عدم اقدام همچنین بینش‌های ارزشمندی را که می‌توانست عملکرد و کارایی را بهبود بخشد، هدر می‌دهد.

راه‌حل سریع: عدم اقدام پس از اندازه‌گیری، کارکنان را ناامید می‌کند. از یافته‌ها برای بهبود فرآیندها، حذف گلوگاه‌ها و ارائه پشتیبانی هدفمند استفاده کنید.

اشتباه ۱۳: نادیده گرفتن پایداری بلندمدت

تمرکز صرف بر افزایش‌های کوتاه‌مدت در خروجی، خطر فرسودگی شغلی را به همراه دارد. کارکنان ممکن است به طور موقت نتایج بالاتری ارائه دهند، اما به قیمت سلامت و مشارکتشان. بدون تعادل، عملکرد با گذشت زمان کاهش یافته و نرخ جابجایی کارکنان افزایش خواهد یافت.

راه‌حل سریع: فقط افزایش‌های کوتاه‌مدت در خروجی را پیگیری نکنید. این اطلاعات را با داده‌های رفاه و فرسودگی شغلی متعادل کنید تا اطمینان حاصل شود که عملکرد در طول زمان پایدار است.

اندازه‌گیری بهره‌وری به معنای درک این است که چگونه افراد، تیم‌ها و منابع با هم کار می‌کنند. اگر به درستی انجام شود، راه‌هایی را برای کارآمدتر، مشارکت‌جوتر و حمایت‌شده‌تر کردن کارکنان آشکار می‌کند که منجر به تصمیمات هوشمندانه‌تر در استخدام، آموزش و استفاده از منابع می‌شود.

منابع انسانی باید بهره‌وری را به گونه‌ای ارزیابی کند که به زمینه احترام بگذارد و رشد را هدایت کند. هنگامی که سازمان‌ها کیفیت را با کارایی و رفاه را با عملکرد متعادل می‌کنند، نه تنها بهره‌وری کارکنان را افزایش می‌دهند، بلکه محیط‌های کاری ایجاد می‌کنند که در آن افراد و کسب‌وکار با هم شکوفا می‌شوند.

به این پست امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *