دوران جنگ، ناامنی و بحرانهای گسترده، آزمونی بیسابقه برای هر سازمان و مدیری است. در این برهه حساس، که چالشها از هر سو، از امنیت جانی کارکنان گرفته تا بقای مالی کسبوکار را تهدید میکند، نقش منابع انسانی (HR) از یک واحد پشتیبانی به یک موتور محرکه استراتژیک برای کاهش آسیبپذیری، حفظ عملیات و تضمین تابآوری تبدیل میشود. کارفرمایان، در غیاب یک واحد منابع انسانی توانمند، در معرض ریسکهای عظیم حقوقی، مالی، اعتباری و عملیاتی قرار میگیرند. این مقاله به بررسی عمیق و کاربردی چگونگی نقشآفرینی منابع انسانی در کاهش این آسیبپذیریها و حفظ تداوم کسبوکار در دل طوفان میپردازد.
۱. طراحی و اجرای پروتکلهای مدیریت بحران با محوریت نیروی انسانی
اولین و حیاتیترین گام در کاهش آسیبپذیری، آمادگی پیشگیرانه است. منابع انسانی باید پیش از بروز یا در مراحل اولیه بحران، نقش محوری در تدوین و اجرای پروتکلهای اضطراری ایفا کند:
نقشه راه تخلیه و نقاط امن: HR باید با همکاری تیمهای ایمنی و مدیریت، نقشههای دقیق تخلیه اضطراری، مسیرهای خروج ایمن و نقاط تجمع امن را در داخل و خارج از محل کار تهیه و بهروز نگه دارد. این نقشهها باید به صورت عمومی در دسترس کارکنان قرار گرفته و مانورهای آموزشی برگزار شود.
سیستمهای هشدار و ارتباطات اضطراری: استقرار یک سیستم هشدار سریع (SMS، اپلیکیشن، ایمیل اضطراری) برای اطلاعرسانی فوری به کارکنان در مورد وضعیت اضطراری، تعطیلیها، یا دستورالعملهای ایمنی حیاتی است. این سیستم باید دوطرفه باشد تا کارکنان نیز بتوانند وضعیت خود را گزارش دهند.
کیف اضطراری و تجهیزات اولیه: در نظر گرفتن تأمین آب، غذا، پتو، جعبه کمکهای اولیه و سایر لوازم ضروری برای کارکنانی که ممکن است در محل کار گرفتار شوند، از مسئولیتهای HR است که میتواند آسیبپذیری جانی را به حداقل برساند.
برنامهریزی تداوم کسبوکار (BCP) انسانی: فراتر از زیرساختهای فیزیکی، HR باید جزء انسانی BCP را تضمین کند. این شامل شناسایی کارکنان کلیدی، توسعه طرحهای جانشینپروری اضطراری و تعریف نقشهای جایگزین برای تداوم وظایف حیاتی است.
۲. مدیریت انعطافپذیر و حقوقی نیروی کار در شرایط متغیر
جنگ و ناامنی، محیط کار را به شدت ناپایدار میکند. منابع انسانی باید با انعطافپذیری، اما همواره با پایبندی به چارچوبهای قانونی، این شرایط را مدیریت کند:
سیاستهای حضور و غیاب اضطراری: تدوین سیاستهای شفاف و مکتوب برای مرخصیهای اجباری ناشی از فورس ماژور (مانند قطع راه، ناامنی مسیر، آسیب دیدن محل سکونت)، مرخصی استعلاجی برای آسیبهای جسمی یا روانی، و مرخصی مراقبت از خانواده. این سیاستها باید کاملاً با قانون کار و مقررات بیمه اجتماعی همسو باشند. هرگونه ابهام یا تخطی میتواند منجر به شکایات حقوقی کارکنان شود.
تسهیل دورکاری و کار هیبریدی: برای مشاغلی که امکان آن وجود دارد، HR باید زیرساختها و سیاستهای لازم برای دورکاری را فراهم کند. این نه تنها امنیت کارکنان را افزایش میدهد، بلکه تداوم عملیات را در شرایطی که حضور فیزیکی مقدور نیست، تضمین میکند. اطمینان از *امنیت سایبری* دادهها در حین دورکاری نیز حائز اهمیت است.
مدیریت “فورس ماژور” و تعلیق قرارداد کار: در صورت عدم امکان ادامه فعالیت به دلیل شرایط جنگی (مانانند تخریب محل کار، دستور مقامات)، HR باید با دقت وضعیت “فورس ماژور” را مطابق با قانون کار بررسی و مستند کند. فرآیند *تعلیق قرارداد کار* (نه فسخ) باید طبق موازین قانونی و با اطلاعرسانی شفاف به کارکنان صورت گیرد تا از دعاوی احتمالی “اخراج غیرقانونی” جلوگیری شود.
جبران خدمات در شرایط خاص: تصمیمات مربوط به پرداخت حقوق، مزایا، و سنوات در دوران تعلیق، کاهش ساعت کار یا کاهش توان عملیاتی، باید بر اساس مفاد قانون کار باشد. شفافیت در این موارد و هرگونه تغییر در سیستم پرداخت، برای جلوگیری از سوءتفاهمها و شکایات ضروری است. HR باید با دقت شرایط قانونی کاهش حقوق یا پرداختهای معوقه را بررسی و مستند کند.
۳. کاهش ریسکهای حقوقی از طریق انطباقپذیری و مستندسازی دقیق
بزرگترین آسیبپذیری کارفرمایان در دوران بحران، ریسکهای حقوقی ناشی از تصمیمات شتابزده، عدم آگاهی از قوانین یا نادیده گرفتن حقوق کارکنان است. HR نقش اصلی را در پیشگیری از این ریسکها دارد:
مشاوره و آگاهی از قانون کار: متخصصان HR باید به صورت مداوم آخرین بخشنامهها، آییننامهها و قوانین مربوط به شرایط اضطراری، تعدیل نیرو، پرداخت حقوق در بحران، و حقوق بیمهای را از مراجع ذیصلاح رصد و مورد بررسی قرار دهند. همکاری نزدیک با *وکلای متخصص در حوزه قانون کار و یا مشاوره روابط کار* ضروری است.
مستندسازی جامع و کامل: هر تصمیمی که در دوران بحران اتخاذ میشود، از تغییر ساعت کار و دورکاری گرفته تا تعلیق یا تعدیل نیرو، باید به دقت مستند شود. این شامل:
- تاریخ و ساعت دقیق تصمیمگیری و اجرای آن.
- دلایل منطقی و قانونی پشت تصمیم (مثلاً آسیب فیزیکی به کارخانه، دستور مقامات).
- نامه نگاریها و توافقات با کارکنان.
- اثبات اطلاعرسانی به کارکنان.
- گواهیهای پزشکی و مدارک حمایتی.
- این مستندات، تنها سپر دفاعی سازمان در برابر دعاوی حقوقی آتی هستند.
مدیریت تعدیل نیرو با دقت فراوان:در صورت اجبار به تعدیل نیرو، HR باید تمامی *مراحل قانونی* را به دقت رعایت کند:
- کسب مجوزهای لازم: (در صورت نیاز) از وزارت کار یا سایر نهادهای مربوطه.
- اطلاعرسانی به موقع: طبق قانون، به کارکنان و مراجع ذیربط.
- پرداخت کامل و صحیح حقوق و مزایا: شامل سنوات، عیدی، مانده مرخصی و سایر مطالبات قانونی.
- اولویتبندی: رعایت دقیق اولویتبندی تعدیل نیرو (مثلاً بر اساس عملکرد، سابقه، یا شرایط خانوادگی) باید شفاف و قابل دفاع باشد تا از اتهام تبعیض جلوگیری شود.
- مدیریت احساسی: حتی در این مرحله دشوار، با همدلی و احترام با کارکنان برخورد شود.
- حفظ حریم خصوصی: در جمعآوری و نگهداری اطلاعات حساس کارکنان (مانند وضعیت سلامت روان، محل سکونت آسیبدیده)، HR باید به شدت بر رعایت قوانین حریم خصوصی و امنیت اطلاعات تأکید کند تا از نقض حقوق شخصی و تبعات حقوقی آن جلوگیری شود.
۴. ارتباطات مؤثر و تقویت سلامت روان: کاهش آسیبپذیری انسانی
آسیبپذیری سازمان تنها مالی و حقوقی نیست؛ آسیبپذیری انسانی نیز میتواند منجر به کاهش بهرهوری، از دست رفتن استعدادها و دعاوی حقوقی شود. HR در اینجا نقشی بیبدیل دارد:
ارتباطات شفاف و مداوم: در شرایط نااطمینانی، شایعات و اطلاعات غلط به سرعت منتشر میشوند. HR باید به عنوان منبع اصلی اطلاعات معتبر و بهروز عمل کند. این شامل بهروزرسانیهای منظم در مورد وضعیت سازمان، تصمیمات مدیریتی، وضعیت امنیت و هرگونه تغییر در سیاستهاست. صداقت در ارتباطات، حتی اگر خبر بد باشد، میتواند به حفظ اعتماد کمک کند.
حمایت از سلامت روان: جنگ و بحران آسیبهای روانی عمیقی بر جا میگذارد. HR باید:
دسترسی به مشاوران: تسهیل دسترسی کارکنان به مشاوران روانشناس یا خطوط کمک محرمانه.
کارگاههای مدیریت استرس: برگزاری کارگاههای عملی برای کمک به کارکنان در مدیریت اضطراب و تروما.
آموزش مدیران: آموزش مدیران خط مقدم برای شناسایی علائم مشکلات روانی در کارکنان و نحوه ارجاع آنها به خدمات حمایتی.
ایجاد محیط حمایتی: ترویج فرهنگ همدلی و حمایت متقابل در سازمان، جایی که کارکنان احساس امنیت کنند تا در مورد مشکلات خود صحبت کنند.
حفظ روحیه و انگیزه: حتی در شرایط سخت، HR میتواند با اقدامات کوچک اما مؤثر، روحیه کارکنان را بالا نگه دارد:
- قدردانی و تشکر: به رسمیت شناختن تلاشها و فداکاریهای کارکنان.
- تقویت کار تیمی: ایجاد فرصتهایی برای تعامل و حمایت متقابل میان همکاران.
تمرکز بر “چرا”ی سازمان: یادآوری ماموریت و ارزشهای سازمان برای ایجاد حس هدفمندی.
رسیدگی به شکایات و اختلافات: در دوران بحران، اختلافات داخلی ممکن است تشدید شود. HR باید یک فرآیند عادلانه و محرمانه برای رسیدگی به شکایات کارکنان ایجاد کند و از طریق میانجیگری، اختلافات را قبل از تبدیل شدن به دعاوی حقوقی حل و فصل کند.
۵. برنامهریزی برای بازسازی و رشد: فراتر از بقا
نقش منابع انسانی تنها به واکنش در برابر بحران محدود نمیشود؛ HR باید نگاهی به آینده داشته باشد و برای دوران پس از بحران و بازسازی برنامهریزی کند:
حفظ استعدادهای کلیدی: با توجه به خطر مهاجرت یا از دست دادن نیروی کار متخصص، HR باید برنامههای ویژهای برای شناسایی و حفظ استعدادهای کلیدی داشته باشد. این میتواند شامل حمایتهای خاص، ایجاد مسیرهای شغلی انعطافپذیر و حفظ ارتباط با نیروهای مهاجرتکرده برای جذب مجدد در آینده باشد.
برنامهریزی جانشینپروری: توسعه طرحهای جانشینپروری برای پستهای حیاتی، برای اطمینان از تداوم رهبری و عملیات در صورت غیبت ناگهانی افراد کلیدی.
توسعه مهارتهای تطبیقی: آموزش کارکنان برای کسب مهارتهای جدیدی که برای دوران بازسازی و تغییرات احتمالی در مدل کسبوکار ضروری خواهند بود (مانند مهارتهای دیجیتال، مدیریت پروژه، حل مسئله).
ایجاد بانک دانش: مستندسازی فرآیندها و رویههای کاری برای حفظ دانش سازمانی در صورت از دست دادن کارکنان با تجربه.
بازنگری ساختار سازمانی: بررسی امکان بازنگری و تطبیق ساختار سازمانی برای افزایش چابکی و انعطافپذیری در مواجهه با شرایط پس از بحران.
در دوران جنگ، ناامنی و بحران، بقای سازمانها و پایداری کسبوکارها به شدت به ظرفیتها و اقدامات واحد منابع انسانی وابسته است. منابع انسانی با تدوین پروتکلهای مدیریت بحران، مدیریت هوشمندانه و قانونی نیروی کار، کاهش ریسکهای حقوقی از طریق انطباقپذیری و مستندسازی دقیق، ارتباطات مؤثر و حمایت از سلامت روان کارکنان، و برنامهریزی برای آینده و بازسازی، به ستون اصلی مقاومت سازمان در برابر آسیبپذیریها تبدیل میشود.
یک HR توانمند و استراتژیک، نه تنها از کارفرما در برابر پیامدهای حقوقی و مالی ناشی از بحران محافظت میکند، بلکه با حفظ سلامت جسمی و روانی کارکنان و اطمینان از پایداری شغلی، بستر را برای تابآوری، بازسازی و حتی رشد سازمان در شرایطی فراهم میآورد که بسیاری تنها به فکر بقا هستند. این نقش، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند دانش، همدلی، دوراندیشی و قاطعیت است. منابع انسانی در واقع، معماری است که پایه و اساس تداوم و شکوفایی مجدد سازمان را در دل ویرانی بنا میکند.