توسعه استراتژی برند کارفرمایی در 14 مرحله
شرکتهایی که دارای برند کارفرمایی قوی هستند، اغلب تا 50 درصد متقاضیان بیشتری برای موقعیتهای شغلی باز و کاهش 28 درصدی در نرخ خروج کارکنان تجربه میکنند. به همین دلیل است که ایجاد یک استراتژی برندسازی کارفرمایی بیشتر از همیشه ضروری است و میتواند به سازمان شما مزیت رقابتی بدهد. صرف نظر از بودجه شما، هر کسب و کاری قدرت ایجاد و شکل دادن به برند کارفرمایی خوداز درون به بیرون را دارد.
بیایید تمام آنچه را که باید در مورد توسعه یک استراتژی برندسازی کارفرمایی قوی برای کسبوکار خود بدانید را بررسی کنیم.
برندسازی کارفرما چیست؟
برند کارفرمایی شما شهرت و تجربهای است که سازمان شما بهعنوان یک کارفرما در ذهنها ایجاد میکند. بهعبارتدیگر، برند کارفرمایی شما هویت درک شده سازمان شما توسط عموم است، خواه بازتاب دقیقی باشد یا خیر. این هویت درک شده از طریق سیاستها، برنامهها، پاداشها، مزایا، فرهنگ، محیط کار، ارزشها و موارد دیگر شکل میگیرد.
شما میتوانید برند کارفرمایی را بهعنوان جوهره منحصربهفرد خود بهعنوان یک سازمان در نظر بگیرید. برند کارفرمایی شما وجود دارد و هرروزه مردم و کارمندانتان حسش میکنند، حال خودتان آگاهانه آن را شکل داده باشید یا نه. اعلام کردن اینکه شرکت بزرگی دارید که فضای مناسبی برای کار کردن است کافی نیست؛ برند کارفرمایی یعنی نشان دادن اینکه شما یک کارفرمای شایسته هستید و به ادعاها و قولهایی که میدهید عمل میکنید.
امروزه شهرت یک سازمان بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. تحقیقات نشان داده است که 75 درصد از جویندگان کار حتی قبل از زدن دکمه ارسال رزومه، برند کارفرما را درنظر میگیرند. بنابراین، چه در حال حاضر استراتژی و نظارت بر نام تجاری کارفرمای خود را داشته باشید یا نه، درحال حاضر روی جذب استعداد شما موثر است.
استراتژی برندسازی کارفرما چیست؟
استراتژی برندسازی کارفرما بر تعریف ماهیت منحصربهفرد شما بهعنوان یک سازمان و همسو کردن آن با نامزدهای ایدهآلی که میخواهید جذب کنید متمرکز است. درواقع درمورد: نشان دادن این که چرا جویندگان کار باید بیایند و با شما بهجای شرکتهای دیگر کار کنند، جذب استعدادهای برتر، و یادآوری به کارکنان فعلی خود که چرا باید با شما همراه باشند، است.
برند کارفرما نقش کلیدی در جذب استعداد دارد زیرا میتواند به شما کمک کند تا مشخص کنید که پیشنهاد منحصربهفرد شما چیست و ارزشهای سازمان شما چیست و سپس نامزد ایدهآل خود را تعیین کنید. پس از دانستن این موضوع، میتوانید تلاشها و پیشنهادهای خود را برای جذب این نامزدها از طریق راههای ارتباطی خود شکل دهید.
چرا سازمان شما به استراتژی برندسازی کارفرما نیاز دارد؟
راههای زیادی وجود دارد برای اتخاذ استراتژی برندسازی کارفرمایی موثری که میتواند برای سازمان شما مفید باشد. در ادامه برخی از دلایل اصلی که چرا امروزه هر کسبوکاری به استراتژی برندسازی کارفرما نیاز دارد، آورده شده است.
کاهش نرخ خروج کارکنان و بهبود حفظ نیرو
هرچه استراتژی برندسازی کارفرمایی شما قویتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که کارمندان فعلی شما بخواهند برای شما کار کنند و جذب و حفظ استعدادهای برتر آسانتر خواهد بود.
در نظرسنجی Glassdoor، 69٪ از کارمندان معتقدند که بسیار مهم است که کارفرمای آنها برندی داشته باشد که به حمایت از آن افتخار کنند. در همین حال، سایر نظرسنجیها نشان دادهاند که 86 درصد از افراد برای کسبوکاری با شهرت بد درخواست کار نمیدهند یا به کار خود در این سازمانها ادامه نمیدهند.
افزایش تعداد متقاضیان واجد شرایط
برند کارفرمایی وسوسه برانگیز همچنین میتواند به بهبود جذب استعداد شما بدون نیاز به هزینه اضافی کمک کند. هنگامی که ماهیت شرکت منحصربهفرد خود و نامزد ایدهآلی را که میخواهید جذب کنید را شناختید، میتوانید اقداماتی را انجام دهید تا اطمینان حاصل کنید که ارزشها، سیاستها، فرهنگ، محیط کار، پاداش و مزایای شما منعکسکننده این موضوع هستند و تعداد متقاضیان واجد شرایط را برای همه موقعیتهای شغلی آزاد خود افزایش دهید.
Glassdoor دریافته است که 86٪ از جویندگان کار قبل از ارسال رزومه، نظرات در مورد شرکت را مطالعه میکنند، در حالی که 95٪ از کاندیداها اظهار میکنند که شهرت یک سازمان به عنوان یک کارفرما، عامل مهمی در تصمیمگیری برای ارسال درخواست یا عدم ارسال درخواست برای موقعیت شغلی است.
کاهش هزینهها
یک استراتژی قوی برای برندسازی کارفرما میتواند بهصرفه جویی در هزینه شما در فرایند استخدام نیز کمک کند. درواقع میتواند منجر به کاهش زمان پر کردن و زمان استخدام شود و در نتیجه هزینههای استخدام شما تا 50 درصد کاهش یابد.
هرچه برند کارفرمایی شما برای کاندیداها و کارمندان جذابتر باشد، احتمال اینکه مجبور شوید برای جذب استعدادهای برتر از رقبای خود، هزینههای حقوق را افزایش دهید، کمتر میشود. این بدان معنا نیست که شما میتوانید نرخهای جبران خدمت پایینی را ارائه دهید. بااینحال، این نشان میدهد که نامزدها به دلایل بسیار دیگری علاوه بر حقوق و مزایایی که ارائه میدهید، تشویق میشوند تا برای شما کار کنند.
رشد سریعتر کسبوکار
بزرگترین دارایی یک سازمان افراد آن هستند. اگر برند کارفرمایی قوی و شهرت خوبی دارید، بهاحتمال زیاد قادر خواهید بود استعدادهای برتر را استخدام کنید که منجر به رشد سریعتر کسبوکار میشود. تحقیقات لینکدین نشان میدهد که شرکتهایی که در شبکه خود دارای شاخص برند استعداد قوی (TBI) هستند، 20 درصد سریعتر از شرکتهایی با برند استعداد ضعیفتر رشد کردهاند.
جذب استعدادهای متنوعتر
زمانی که یک سازمان استراتژی برندسازی کارفرمایی مشخصی داشته باشد، میتواند ارزشها، چشمانداز و مسئولیتهای شرکتی و اجتماعی خود را در وبسایت، کانالهای رسانههای اجتماعی و در کمپینهای بازاریابی خود به نمایش بگذارد. این موضوع کمک میکند تا استعدادهای متنوعتری جذب کنند و محل کار متنوعتری بسازند.
مشتریان وفادار بیشتر
اگر یک نامزد در طول فرایند استخدام و گزینش تجربه ضعیفی داشته باشد، این احتمال وجود دارد که او خرید محصولات و خدمات آن سازمان را متوقف کند. بعلاوه، نظرسنجی CareerArc نشان داد که 64 درصد از مصرفکنندگان پس از شنیدن رفتار بد شرکت با کارمندان، از خرید از آن برند دست کشیدند.
بنابراین، بیایید بررسی کنیم که چگونه میتوانید از امروز شروع به توسعه استراتژی برندسازی کارفرما کنید.
سنجه های استراتژیک منابع انسانی
تعریف شاخص های کلیدی عملکرد پیچیده است. به همین دلیل است که ما یک فرآیند هفت مرحلهای ایجاد کردهایم که میتوانید از آن برای توسعه شاخصهای عملکرد کلیدی، چه برای نقشه استراتژی منابع انسانی، یک کارت امتیازی یا گزارش دیگری استفاده کنید.
نمونههای استراتژی برندسازی کارفرما
نمونه 1: لویدز لندن
لویدز به دنبال کمک برای تعریف استراتژی خود برای جذب و حفظ نامزدهای برتر فارغالتحصیل، تازهکار و کارآموز بود. چالشهای اصلی آنها تصویر سنتی کسبوکار، مفاهیم منفی کار در شهر لندن و تنوع بخشیدن به استعدادهایشان بود. آنها قصد داشتند برند کارفرمایی خود را تغییر دهند تا در دسترس تر باشند و استعدادهای نوظهوری را پیدا کنند که میخواستند در لویدز کار کنند و ماندگار باشند.
یک وبسایت شغلی جدید و انتشار مجموعه ویدئویی به مدرنسازی برند کارفرمایی و جذب بیشتر برنامههای BAME (سیاهپوستان، آسیایی و قومیتهای اقلیت) و زنان کمک کرد و برای دانشجویان جذاب بود. در دو ماه اول پس از راهاندازی، سایت بیش از 25000 بازدید به دست آورد، تعداد متقاضیان زن 8 درصد (نسبت به سال قبل) افزایش یافت و 14.6 درصد افزایش متقاضیان BAME (نسبت به سال قبل) را تجربه کردند.
نمونه 2 : اینتل
در سال 2022، اینتل بر روی دستیابی به اهداف سال 2030 خود که حضور زنان بیشتر در پست های فنی و دو برابر کردن تعداد زنان و اقلیت ها در نقش های رهبری ارشد، متمرکز بود.
به طور ابتدایی، آنها به جامعه استعداد موجود خود نگاه کردند تا استعدادهایی که قبلاً علاقه به پیوستن به شرکت را نشان داده بودند، را به کار بگیرند. آنها متوجه شدند که در حال حاضر بیش از ۲,۰۰۰ زن تکنولوژیست متنوع در این جامعه وجود دارند و در لیست ایمیل آنها مشترک شده اند.
پس از دریافت این موضوع، اینتل تصمیم گرفت یک کمپین ایمیل هدفمند را برای جلبتوجه و افزایش درخواستها از استعداد موجود در حوزه زنان آفریقایی – آمریکایی در فناوری (AAWIT) راه بیندازد. آنها ویدئوها و وبلاگها را بادقت ایجاد کردند تا داستانهای زنان AAWIT موفق در اینتل را نشان دهند و این مطالب را در ایمیلهای خود جای دادند. این زنان در نقشهایی مانند مهندسان، معماران پلتفرم و اعضای تیم ذخیرهسازی داده بودند و تجربیات شخصی و حرفهای متنوعی داشتند که مناسب به اشتراکگذاری بود.
محورهای اصلی این محتوا شامل فرهنگ جاذبه، رشد حرفهای، تأثیر در جامعه، تعهد به تنوع و اثر کار آنها بود.
کمپین اینتل از فوریه تا مه ۲۰۲۲ اجرا شد. ایمیلها به ۲,۳۰۰ زن در جامعه استعداد ارسال شد و با یک نرخ باز کردن ۴۹٪ (که از میانگین صنعتی ۲۵٪ بیشتر بود) و یک نرخ کلیک ۶٪ همراه بود. این کمپین باعث افزایش تعداد درخواستهای معنادار شد و بازخورد مثبت زیادی از هر دو گروه کاندیداها و کارمندان موجود دریافت کرد.
نمونه 3: Technologies Trane
اگرچه Trane Technologies در سرمایهگذاری بر روی سلامت روانی کارکنان و راهاندازی اولین برنامه رفاهی خود در سال 2010 پیشگام بوده است، اما کماکان در مورد مشارکت کارکنان چالشی را تجربه کردهاند.
پس از همهگیری، Trane بهفوریت سلامت روان پی برد. این شرکت میخواست آگاهی و پشتیبانی را برای همه اعضای تیم در سراسر جهان افزایش دهد. نظرسنجی جهانی نبض سلامت روان آنها در سال 2021 نشان داد که بیش از یک سوم از پاسخ دهندگان به دلیل مشکلات مربوط به سلامت روان با تمرکز در محل کار مشکل داشتند. وقتی از آنها پرسیده شد که چه چیزی آنها را از جستجوی کمک باز می دارد، سه پاسخ اصلی عبارت بودند از تاثیر شغلی، ترس از قضاوت و مرخصی گرفتن از کار.
برای افزایش آگاهی سلامت روان و استفاده از مزایای ارائه شده، Trane به دنبال ایجاد یک کمپین داستانسرایی کارمندان برای رسیدگی بهسلامت روان بود. آنها از مشارکت رهبری برای نشاندادن حمایت از بالابهپایین و ایجاد مصاحبههای ویدئویی برای برجسته کردن داستانهای رهبران منتخب استفاده کردند. این اشتراکگذاریهای شخصی به کارمندان کمک کرد که نشان دهند هیچکس از تجربه مشکلات سلامت روان معاف نیست و لزومی ندارد که تأثیر منفی که شما فکر میکنید بر شغل و حرفهتان داشته باشد.
از طریق تلاشهای فعالانه برای تبلیغ این کمپین، 9 ویدیو به طور متوسط توسط 13500 نفر از کارمندان بازدید گرفت. علاوه بر این، مرکز رفاه ذهنی Trane Technologies در پنج ماه اول پس از راهاندازی بیش از 5000 بازدیدکننده داشته است. که آن را به نمونه ای عالی از برندسازی داخلی کارفرما تبدیل می کند.
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
برند کارفرمایی
تعریف برند کارفرمایی به همراه مثال کاربردی جهت تبیین موضوع در خصوص برند کارفرما
14 مرحله نحوه توسعه استراتژی برندسازی کارفرما
اگر درحالرشد کسبوکار خود هستید و به دنبال استخدام افراد جدید هستید، یا تلاش آگاهانهتری برای حفظ کارکنان فعلی خود انجام میدهید، توسعه و مدیریت یک استراتژی برندسازی کارفرما به شما کمک میکند تا نتیجه تلاشهای خود را برای جذب استعدادها افزایش دهید و حفظ را بهبود بخشید.
بهخصوص اگر سازمان شما 50 کارمند یا بیشتر دارد، اکنون زمان بسیار خوبی برای شروع توسعه یا بهبود استراتژی برندسازی کارفرمایی خود است.
1- برند کارفرمایی فعلی خود را بررسی کنید
اولین گام برای توسعه استراتژی برندسازی کارفرما این است تصویری را که در حال حاضر سازمان شما به کارکنان فعلی، متقاضیان و عموم مردم ارائه میدهد، روشن کنید.
برای انجام این کار، ممکن است بخواهید:
- نظرسنجی برای افراد ارسال کنید یا با کارمندان خود مصاحبه غیررسمی انجام دهید
- آنچه که مردم در رسانههای اجتماعی در مورد شما میگویند را بررسی کنید
- نظرات در مورد شرکتتان را در سایتهای کاریابی بخوانید
- یک شرکت خارجی را استخدام کنید که بر شهرت برند شما نظارت داشته باشد
تحقیقات و بررسی به شما کمک میکند تا بفهمید که سازمان شما در حال حاضر چه کارهایی را بهخوبی انجام میدهد (یعنی کارهایی که کارکنان شما در مورد کار کردن برای شما دوست دارند) و زمینههایی که میتوانید در آنها پیشرفت کنید. هنگامی که یک ایده محکم از جایی که ایستادهاید داشته باشید، قدمهایی را که باید بردارید تا به جایی که میخواهید بروید را متوجه میشود و میتوانید آنچه را که میخواهید تغییر دهید اولویتبندی کنید.
2- فرآیند استخدام و انتخاب خود را مرور کنید
کل فرایند استخدام و انتخاب شما بر برند کارفرمای شما از آنچه فکر میکنید تأثیر بیشتری دارد که شامل آگهیهای اولیه شغلی شما، فرایند درخواست، مراحل مصاحبه، پیشنهاد نهایی و پذیرش افراد جدید است.
آیا برند شما در طول این فرایند برای نامزدها واضح است؟ آیا دقیقاً به آنها نشان میدهد که کار در سازمان شما چگونه است و توضیح میدهد که چرا باید شرکت شما را بهجای شرکتهای رقیب انتخاب کنند؟ آیا فرایند مدیریت ارتباط و بهروزرسانی، منظم، روان، بهموقع و بهدرستی کار میکند؟ آیا استعدادهای مناسب را برای سازمان خود جذب و انتخاب میکنید و از همسویی ارزشها و رفتارهای آنها با شرکت اطمینان دارید؟
آیا تصویرسازی نامزد ایدهآل خود را ایجاد کردهاید؟ آیا آنها از لحظهای که پیشنهاد شغلی خود را دریافت میکنند در مورد شروع کار خود هیجانزده هستند؟ آیا کاندیداها قبل از اولین روز خود همه چیزهایی را که نیاز دارند دریافت میکنند و در چند هفته اول احساس میکنند “به تیم خوش آمدند”؟
یک فرایند استخدام مؤثر منجر به کارکنانی هیجانزده، باانگیزه و شایسته، نرخ ترک خدمت کمتر و تیمهای کارآمدتر و سازندهتر میشود. از سوی دیگر، یک قیف استخدام ضعیف و تجربه جامعهپذیری بد میتواند منجر به دوبرابر شدن احتمال ترک کار کارکنان شود.
3- برند کارفرمایی خود را حول محور “ارزش پیشنهادی کارمندان” بسازید
ارزش پیشنهادی کارمندان شما (EVP) ترکیبی از مزایا و پاداشهایی است که کارکنان شما در ازای زمان، انرژی، مهارتها و تعهد خود دریافت میکنند. EVP جزءلاینفک برند کارفرمایی شما است و به شما امکان میدهد طیف منحصر به فردی از پاداشها را که برای کاندیدای ایدهآل شما معنادار است، ارائه دهید.
گارتنر پنج عنصر کلیدی زیر را از EVP متمایز میکند:
جبران خدمت:
میزان رضایت کارکنان از حقوق خود و همچنین هدایا و پاداشهای اضافی.
تعادل بین کار و زندگی:
مزایای پیشنهادی شامل زمان مرخصی با حقوق، مرخصی استعلاجی، ساعت کاری انعطافپذیر، گزینههای دورکاری، مراقبتهای بهداشتی و برنامههای بازنشستگی.
ثبات:
فرصتهای موجود برای پیشرفت در سازمان، توسعه شغلی و آموزش کارکنان.
مکان:
فضای فیزیکی و محیط فرهنگی دفتر شما و همچنین موقعیت آن.
احترام:
روحیه تیمی، روابط، حمایت، فرهنگ و ارزشهای شرکت شما.
این پنج عنصر EVP منحصر به فرد شما را تشکیل میدهند که باید پایه و اساس برند کارفرمایی باشد که به دنیای خارج منتقل میکنید.
EVP هر سازمانی متفاوت خواهد بود. وظیفه مهم در اینجا این است که با نقاط قوت خود بازی کنید، اما یکپارچگی را حفظ کنید و صادق باشید. اگر از EVP خود راضی نیستید، ببینید چه کاری میتوانید انجام دهید تا پیشنهاد خود را برای استخدامیهای آینده جذابتر کنید. چه چیزی برای کاندیدای ایدهآل شما اهمیت دارد؟ و چه جوایز و مزایایی برای مجریان برتر فعلی شما اهمیت دارد؟ شما میتوانید به طور مؤثر از یافتههای خود در ایجاد برند کارفرمایی خود استفاده کنید.
4- هدف گذاری کنید
گام بعدی برای ایجاد یک استراتژی برندسازی کارفرمایی موفق این است که اهداف خاص خود را مشخص کنید.
- میخواهید برند کارفرمایی شما چه شکلی باشد و چه بگوید؟
- شما میخواهید کاندیداها در تماس با سازمان شما چه چیزی بخوانند، ببینند و احساس کنند؟
- آیا اهداف کلیدی خود را میدانید و چگونه آنها را از نظر اولویت رتبهبندی میکنید؟
بهعنوان مثال، آیا به دنبال نامزدهای واجد شرایط یا تنوع بیشتر در محل کار خود هستید؟ آیا به دنبال آگاهی بیشتر از آنچه سازمان شما انجام میدهد و ارزشهایتان هستید؟ یا در تلاش هستید تا زنان و نامزدهای بیشتری را از گروههای کم نماینده در پستهای رهبری قرار دهید؟
اینها همه سؤالات مهمی هستند که باید به آنها پاسخ دهید تا اهداف مشخصی متناسب با سازمان شما و برندی که میخواهید ایجاد کنید تعیین کنید.
5- مدیران ارشد را درگیر کنید
مهم است که از تیم رهبری و ذینفعان در مورد طرحهای برندسازی کارفرما در سازمان خود استقبال کنید. این به نامزدها و کارمندان نشان میدهد که این طرحها از بالا به پایین حمایت میشوند. همچنین به این معنی است که رهبران کسبوکار شما الگو خواهند شد.
یک نظرسنجی توسط Glassdoor نشان داد که 75٪ از پاسخ دهندگان آمریکایی اعلام کردند که وقتی مدیران و رهبران ارشد یک شرکت در رسانه های اجتماعی در مورد برند کارفرمایی (مانند ماموریت، فرهنگ محل کار، ارزش ها) تصویرسازی می کندد، آن سازمان را قابل اعتمادتر می دانند.
سبکهای رهبران عالی با رویکرد کوچینگ
رهبری خوب یک تیم، به میزان خوب بودن روابط فردی اعضای آن تیم بستگی دارد. هیچ رهبری نمیتواند انتظار یک همکاری ساده با همه اعضای تیم را داشته باشد.
5-مسئولیت ها را تقسیم کنید
برند کارفرمایی، EVP، و تجربه کارمندان (EX) سه روشی هستند که بر یکدیگر تأثیر میگذارند. به همین دلیل است که باید بهجای جداکردن آنها از همدیگر، به ادغام آنها در یک تیم فکر کنید.
در شرکتهای کوچکتر، استفاده از کارمندان داخلی برای تشکیل بخشی از تیم برندسازی کارفرما رایجتر است. بهعنوانمثال، برند کارفرمایی ممکن است به بخشی از عملکرد منابع انسانی یا TA تبدیل شود. شرکتهای بزرگتر ممکن است بودجه لازم برای استخدام یک متخصص برندسازی کارفرمایی یا حتی یک تیم متخصص را داشته باشند. همچنین میتوانند برای مدیریت استراتژی برندسازی کارفرمای خود با آژانسها یا مشاوران خارجی کار کنند.
منابع انسانی میتواند نقش کلیدی در ترکیب این شیوهها و ایجاد داستانی منسجم داشته باشد که به جذب نامزدهای مناسب کمک میکند، آنچه را که به آنها وعده میدهید انجام میدهد و آنها را خوشحال و درگیر کار نگه میدارد. درک کنید که چه نوع کارفرمایی هستید یا آرزو دارید که باشید و چه انتظاراتی از کارمندان خود دارید. این به شما کمک میکند خود را در بازار کار در وضعیتی قرار دهید که با EVP و EX شما هماهنگ باشد.
بازخورد کارمندان را جمعآوری کنید تا انتظارات کارمندان فعلی خود و همچنین استعدادهای هدفمند را درک کنید تا بهتر بتوانید درک کنید که چرا مردم برای شما کار میکنند و با شما میمانند. کجا بیش از حد ارائه میدهید؟ آیا چیزی وجود دارد که شما از دست بدهید؟ کجا باید شکافها را پر کنید؟ آیا جایی وجود دارد که شما نیاز به متعادلکردن انتظارات دارید؟ به یاد داشته باشید که نمیتوانید همه را راضی کنید یا نیازهای همه را برآورده کنید.
مشارکت با سایر تیمهای برندسازی در سازمان شما (اگر دارید) همچنین میتواند به طور قابلتوجهی برند کارفرمایی شما را بهبود بخشد؛ زیرا میتوانید از یکدیگر یاد بگیرید و تأثیر بیشتری بگذارید.
7- معیارهای مربوطه برای پیگیری را انتخاب کنید
هنگامی که اهداف خود را مشخص کردید، زمان آن است که معیارهای مربوطه را برای هر یک انتخاب کنید تا بتوانید پیشرفت خود را پیگیری کنید.
برند کارفرمایی شما را سه جزء کلیدی تشکیل میدهند. هر سه بخش با یکدیگر همپوشانی دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. بیایید هر یک را با جزئیات بیشتر همراه با پیشنهادهایی برای ردیابی آنها بررسی کنیم.
آگاهی
آگاهی به دیدهشدن برند شما در نتیجه کمپینهای بازاریابی و سایر فعالیتهای برندسازی مربوط میشود. هدف این است که بفهمید چه تعداد از مردم درباره برند شما میدانند و چه احساسی نسبت به آن دارند.
برای اندازهگیری، میتوانید از نامزدهای بالقوه یا یک گروه هدف خاص بپرسید که آیا با شرکت شما آشنا هستند و درصدی که میگویند «بله» را ثبت کنید. از طرف دیگر، میتوانید یک سؤال باز بپرسید: «کدام سه شرکت هیجانانگیزترین شرکتها برای کارکردن هستند؟» که بهعنوان یادآوری آگاهی شناخته میشود.
کانالهای رسانههای اجتماعی شما مکان عالی دیگری برای اندازهگیری معیارهای جالب و ارزشمند هستند که میتواند شامل تعداد دنبالکنندگان، برداشتها، لایکها، نظرات و اشتراکگذاریهای شما باشد. اگر آمار شما هر ماه افزایش مییابد، این نشانه بسیار خوبی است که نشان میدهد برند کارفرمایی شما درگیرکننده است و مردم درباره سازمان شما شنیدهاند و به آن علاقه دارند.
جاذبه
جاذبه به این است که برند کارفرمایی شما چقدر برای نامزدها جذاب است. این میتواند با تعداد نامزدهایی که میتوانید جذب کنید و اینکه چقدر ماهر و شایسته هستند اندازهگیری شود.
وقتی میبینید که معیارهای آگاهی شما در حال افزایش است، میتوانید انتظار داشته باشید که به طور طبیعی شروع به جذب استعدادهای بیشتری کنید. در اینجا ما میتوانیم دو عامل را اندازهگیری کنیم: کمیت متقاضی و کیفیت متقاضی.
اندازهگیری کمیت متقاضی نسبتاً ساده است و شامل ثبت تعداد رزومه متقاضیانی است که در هفته یا ماه دریافت میکنید، پاسخ به هر فرصت شغلی، و درصد داوطلبانی که پس از تماس مستقیم توسط استخدامکنندگان شما پاسخ مثبت میدهند.
آیا بین رتبهبندی برند شما و تعداد برنامهها در طول زمان همبستگی مثبت وجود دارد؟ و آیا در تعداد درخواست در هر کانال استخدام تفاوتهایی وجود دارد؟
کیفیت متقاضی را میتوان با ثبت تعداد داوطلبانی که در غربالگری درخواست خود موفق شدهاند اندازهگیری کرد. همچنین میتوانید اندازهگیری کنید که آیا میانگین نمرات ارزیابیهای شما افزایش مییابد یا خیر. آیا انتخاب بهترین کاندید از بین فهرست نامزدها به طور فزایندهای دشوار میشود؟ اگر چنین است، این نشانه واضحی است که کیفیت متقاضی شما در حال افزایش است.
تجربه
تجربه به نحوه تجربه نامزدها و کارمندان از برند کارفرمایی شما اشاره دارد. میتوان آن را با نظارت بر کارهایی که در حال حاضر بهخوبی انجام میدهید و نقاطی که میتوانید پیشرفت کنید اندازهگیری کرد. همانطور که آگاهی از برند شما افزایش مییابد، انتظارات نیز افزایش مییابد، به همین دلیل ضروری است که به بهبود نحوه تجربه مردم از برند شما ادامه دهید.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، ایجاد یکپارچگی بین EB، EVP و EX و یکپارچهسازی آن، تضمین میکند که میتوانید از طریق آنچه ارائه میدهید و نحوه ارائه آن، به تعهدات خود به کارمندان عمل کنید که باعث افزایش تعامل، عملکرد و بهرهوری میشود.
سایتهای بررسی کارفرما میدان مین برای بهدستآوردن رتبهبندی کلی معتبر از شرکت شما هستند. همچنین بینشهایی در مورد رتبهبندیهای خاصتر در مورد فرهنگ و رهبری به دست خواهید آورد. شما میتوانید از بررسیهای متوازن کارکنان که در مورد نکات مثبت و بد EVP خود صحبت میکنند و همچنین نظرات متقاضیانی که بینش خود را در مورد فرایند استخدام شما به اشتراک میگذارند، چیزهای زیادی بیاموزید.
جمعآوری منظم دادهها از این سایتها به شما کمک میکند تا بر تجربه برند کارفرمایی خود نظارت داشته باشید و در صورت نیاز، بهبودهایی را انجام دهید.
8- کانال ها و قالب های مناسب برای تبلیغ برند کارفرمایی خود را تعیین کنید
بخش اساسی هر استراتژی برندسازی کارفرما این است که تا آنجا که ممکن است کانالهای مرتبط برای برقراری ارتباط با پیام خود و تبلیغ پیشنهاد منحصربهفرد خود را هدف قرار دهید که شامل صفحه مشاغل شما، کانالهای رسانههای اجتماعی مانند لینکدین، توییتر، اینستاگرام یا حتی TikTok، تبلیغات پولی، ویدئوها، پستهای وبلاگ، پادکستها، عکسها و موارد دیگر میشود.
کانالهایی که روی آنها سرمایهگذاری خواهید کرد به مخاطبان هدف و شخصیت کاندیدای ایدهآل شما بستگی دارد. برای مثال، اگر به دنبال جذب جمعیت جوانتر هستید، اینستاگرام و TikTok ممکن است پلتفرمهای مناسبی باشند و ویدئو میتواند رسانه بهتری برای تعامل با آنها باشد.
به همین ترتیب، بسیار مهم است که هر چیزی که پست میکنید و به اشتراک میگذارید باکیفیت بالا باشد. محتوا باید واقعاً برند شما را به شکلی که میخواهید درک شود، منعکس کند. بهعنوانمثال، اگر میخواهید از ویدئوها در کانالهای رسانههای اجتماعی خود استفاده کنید، میتوانید از برنامههای ویرایش ویدئوی تلفنی استفاده کنید که به تیم شما اجازه میدهد در مدت زمان کوتاهی ویدئوهای جذاب ایجاد کند یا از تیم بازاریابی خود یا یک متخصص رسانههای اجتماعی کمک بگیرید.
پیاده سازی سئو برای استخدام و جذب کاندیدهای مناسب
اطمینان حاصل کنید که محتوای شما اطلاعات ارزشمندی را در اختیار خواننده قرار میدهد که قابل خواندن، معتبر و جدید باشد.
9- ارزش ها و چشم انداز شرکت خود را به نمایش بگذارید
کلید یک برند کارفرمایی قدرتمند این است که در پیامها و ارتباطات خود ثابت بمانید. اطمینان حاصل کنید که ارزشها و چشمانداز خود را به نمایش میگذارید. اگر ارزشها و چشمانداز خود را بهعنوان یک سازمان مشخص کنید، برای شما راحتتر میشود که این موضوع را از طریق پستهای شغلی، کانالهای اجتماعی، خبرنامهها، در وبسایت، در مواد بازاریابی، در محل کار، بستههای پاداش و مزایای خود به اشتراک بگذارید.
بدون این دید واضح، پیام شما ضعیف و نامشخص خواهد بود.
کارمندان، نامزدهای شما و عموم مردم باید هر بار که با برند شما تعامل میکنند، ایدهای مشخص از ارزشها و دیدگاههای منحصر به فرد شما داشته باشند. این، شانس جذب نامزدهایی را افزایش میدهد که ارزشها و دیدگاههای شما را به اشتراک میگذارند، بافرهنگ شما مطابقت دارند ، به تقویت برند کارفرما کمک میکند و به شما در دستیابی به اهداف تجاریتان کمک میکند.
10- شفاف باشید
اگر هدف شما ایجاد اعتماد و وفاداری واقعی با مخاطبان است، شفافیت بسیار مهم است؛ بنابراین حتی اگر در حال حاضر از نظر اهدافتان در جایی که میخواهید نیستید، مثلاً در زمینه تنوع یا فرهنگ، در این مورد صادق باشید. مراحلی را که برای رسیدن به آن انجام میدهید توضیح دهید و اهداف خود را به همراه چارچوبهای زمانی، برای آنها شفاف کنید.
به طور مشابه، در طول فرایند استخدام، در مورد اینکه چه کسی هستید، موقعیت یا موقعیتهایی که برای آن استخدام میکنید و خواسته شما از کارجوی ایدهآل، شفاف باشید. این کار باعث کاهش تعداد نامزدهای فاقد صلاحیت و نامناسبی میشود که برای نقش درخواست میدهند و تعداد نامزدهایی را که مناسب هستند افزایش میدهد.
11- کارمندان خود را درگیر کنید
آیا میدانستید که نامزدها سه برابر بیشتر از کارفرمایان به کارمندان اعتماد دارند تا تصویر دقیقی از کار در یک سازمان به دست آورند؟
کارمندان فعلی شما بخش بزرگی از برند کارفرمایی شما را تشکیل میدهند. در واقع، آنها میتوانند در ایجاد ادراک دلخواه شما و جذب افراد مناسب به سازمان شما، کلیدی باشند.
ارتباطات داخلی قوی در مورد استراتژی برندسازی کارفرمایی شما مانند خبرنامههای داخلی، جلسات و سایر اشکال ارتباطی میتواند به اطمینان از اینکه کارمندانتان با شما همسو هستند، کمک کند.
هنگامی که مأموریت و اهداف شما را درک کردند، به آنها اجازه دهید با به اشتراک گذاشتن پستها و مطالب خود در کانالهای مختلف شما رهبری را بر عهده بگیرند. مصاحبههای کارمندان را انجام دهید یا گواهینامههای کارمندان را دریافت کنید که میتوانید آنها را در وبسایت خود به اشتراک بگذارید، خواه این مصاحبه کتبی برای یک پست وبلاگ باشد یا یک گواهی ویدئویی برای صفحه مشاغل شما. آنها را راهنمایی کنید و تشویقشان کنید صادق باشند، به این ترتیب ارتباط قوی با مخاطب برقرار میکنید.
12- استراتژی برندسازی کارفرمای داخلیی خود را توسعه دهید
فعال کردن برند کارفرماییتان در داخل سازمان، راهی عالی برای جمع کردن و توانمندسازی کارکنانتان است و به آنها یادآوری میکند که چرا سازمان شما مکانی عالی برای کار کردن است. شروع از درون نیز راهی عالی برای آزمایش برند کارفرمای خود و دیدن اینکه چقدر قوی است و آیا مردم سریعاً آن را پذیرفته و تجسم میکنند، است.
ارائه فرصتهای آموزش برند کارفرما را به همه کارمندان خود در نظر بگیرید، یک رویداد راهاندازی ویژه برای شروع ابتکارات برند کارفرمایی خود ترتیب دهید، یک برنامه سفیر کارمند را شروع کنید، یک برنامه ارجاعی ایجاد کنید که به کارکنانی که کارمندان جدیدی را از شبکه شخصی خود وارد میکنند یا ایجاد میکنند، پاداش میدهد. یک برگه تقلب برند کارفرما که اقداماتی را که کارکنان میتوانند انجام دهند را تشریح میکند. اینها تنها برخی از راههایی است که میتوانید برند کارفرمای خود را در داخل فعال کنید.
13- بر عملکرد خود نظارت کنید
هنگام توسعه هر استراتژی جدید و تعیین اهداف، مهم است که بتوانید پیشرفت خود را اندازهگیری کنید تا ببینید آیا تلاشهای شما جواب میدهد یا خیر، و در کجا ممکن است نیاز به تنظیم رویکرد خود داشته باشید.
بنابراین، قبل از شروع ضروری است بدانید که چه دادههایی را میخواهید ردیابی کنید، چگونه آنها را جمعآوری کنید، تجزیه و تحلیل کنید، و سپس یافتههای خود را به روشی ساده به رهبران و ذینفعان گزارش دهید.
اگر یک کسبوکار متوسط تا بزرگ هستید، احتمالاً از قبل به ابزارها و منابعی دسترسی خواهید داشت که در مورد همه موارد فوق به شما کمک میکنند. بهعنوان مثال، سیستم ردیابی متقاضی (ATS)، سیستم اطلاعات منابع انسانی شما (HRIS) و Google Analytics. تیم مالی شما و هر متخصص داده و تجزیهوتحلیل نیز میتوانند معیارهای کلیدی و راههای نظارت بر آنها را در اختیار شما قرار دهند.
به طور منظم پیشرفت خود را به سمت اهدافتان زیر نظر داشته باشید تا بتوانید عملکرد خود را مشاهده کنید.
14- استراتژی خود را دقیق تنظیم کنید
همانطور که پیشرفت خود را دنبال میکنید، میتوانید ببینید چه چیزی کار میکند و چه چیزی خوب نیست که به شما امکان میدهد رویکرد خود را تغییر دهید یا منابع خود را بر اساس آن دوباره توزیع کنید.
بهعنوان مثال، ممکن است صفحه اینستاگرام شما بسیار موردتوجه قرار گیرد، اما صفحه فیسبوک شما اینطور نیست. ممکن است تصمیم بگیرید زمان و پول بیشتری را در حساب اینستاگرام خود سرمایهگذاری کنید یا بررسی کنید که چرا کانال فیسبوک شما عملکرد ضعیفی دارد و چگونه میتوانید آن را بهبود بخشید. شاید گواهیهای ویدئویی کارمند جدیدی که به صفحه مشاغل خود اضافه کردهاید، تعداد متقاضیان واجد شرایطی را که برای موقعیتهای آزاد شما درخواست میکنند، افزایش دهد، در این صورت ممکن است سرمایهگذاری بیشتری برای ایجاد محتوای ویدئویی یا محتوای ایجاد شده توسط کارمندان داشته باشید.
ردیابی، اندازهگیری و تجزیه و تحلیل معمولی تنها راه برای مشاهده موفقیت استراتژی برند کارفرمایی شما است. اگر استراتژی فعلی شما نیازهای سازمان شما را برآورده نمیکند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که برنامه خود را دوباره تنظیم کنید. وقتی به هدفی رسیدید، حتماً هدف جدیدی برای ادامه رشد خود بهعنوان یک سازمان تعیین کنید.
بهترین شیوههای استراتژی برندسازی کارفرما
در اینجا برخی از بهترین شیوههای برندسازی کارفرما را آوردهایم که باید هنگام توسعه و مدیریت استراتژی خود به آنها توجه داشته باشید.
از داستانسرایی استفاده کنید:
داستانها قانعکننده و جذاب هستند و واقعاً به انسانی شدن یک برند کمک میکنند. مطمئن شوید که بزرگترین داستانهای موفقیت خود و همچنین هر چالشی که شرکت شما بر آن غلبه کرده است و تجربیات منحصربهفرد خود را در مسیر رسیدن به اهداف خود به اشتراک بگذارید. درست مانند انسانها، هیچ شرکتی کامل نیست، و تصدیق این موضوع در داستانهایی که میگویید به شما کمک میکند تا بین مخاطبان ایجاد اعتماد کنید.
تلاشهای DEIB خود را برجسته کنید:
شاید محل کار شما آنقدر که میخواهید در حال حاضر متنوع یا فراگیر نباشد. تا زمانی که برنامهای برای تغییر آن داشته باشید، اشکالی ندارد. در مورد تعهد خود برای ایجاد نیروی کار متنوعتر و محیط کاری فراگیر برای همه با صدای بلند صحبت کنید. در مورد گامهایی که برمیدارید و اهدافی که برای رسیدن به آن تلاش میکنید، دقیق باشید.
از شبکههای فارغالتحصیلان استفاده کنید:
فقط به این دلیل که یک کارمند سازمان شما را ترک میکند، به این معنی نیست که آنها هنوز نمیتوانند سفیری برای برند شما باشند. ایجاد یک تجربه خوب در فرایند خروج و درگیرکردن کارمندان سابق به شما این امکان را میدهد تا از تجربیات مثبت و شبکههای شخصی آنها مدتها پس از ترک آنها استفاده کنید.
برای بحرانها برنامهریزی کنید:
ادراکات برند کارفرما را فعالانه زیر نظر داشته باشید تا ببینید چه چیزی در مورد سازمان شما گفته میشود. تبلیغات و بازخورد منفی ممکن است گاهی اوقات اتفاق بیفتد – آن را بهعنوان یک راهنما برای رفع هر چیزی که در سازمان شما کار نمیکند، در نظر بگیرید. برنامهای داشته باشید که هر زمان که بحرانی رخ میدهد، آن را دنبال کنید. بازخورد را به روشی صادقانه و شفاف مطرح کنید. یک رویکرد روابط عمومی در منابع انسانی ایجاد کنید.
با بخش بازاریابی خود همکاری کنید:
از کارشناسان بازاریابی خود برای دستیابی به یکپارچگی در برند کارفرمایی و پیامرسانی خود برای ترویج یک برند کارفرمای یکپارچه در هر زمان کمک بگیرید.
نیازهای استخدام فعلی و آینده خود را بشناسید:
توجه به نیازهای استخدامی فعلی شما مهم است، اما به همان اندازه مهم است که یک چشمانداز به آینده داشته باشید تا از ابتکارات برندسازی کارفرمای خود بیشترین بهره را ببرید. اطمینان حاصل کنید که تلاشهای EB شما به نیازها اشاره میکند و به شما کمک میکند تا برای آینده آماده شوید.
برند کارفرمایی شما ابزار ارزشمندی است: از همین امروز شروع به ساخت آن کنید
توسعه و ایجاد یک استراتژی موفق برندسازی کارفرمایی راهی عالی برای هماهنگکردن پیامهای شما، افزایش آگاهی از سازمان شما و جذب و حفظ استعدادهای برتر است. باگذشت زمان، به دلیل داشتن یک شرکت با مأموریت قانعکننده که برای افرادش ارزش قائل است، با ارتشی از سفیران برند مغرور، شهرت درخشانی کسب خواهید کرد.
اگر هنوز زمان و منابعی را برای ایجاد برند کارفرمایی خود اختصاص ندادهاید، زمانی بهتر از امروز برای شروع وجود ندارد.